نظارت همراه رمان ساقی | ناظر Tim R

[Blu moon]

نویسنده عزیز، از اینکه انجمن کافه نویسندگان را برای ارتقای قلم خود و انتشار آثار ارزشمندتان انتخاب کردید، نهایت تشکر را داریم.
لطفا پس از هر پارت گذاری در گپ نظارت اعلام کنید. تعداد مجاز پارت در روز 3 پارت می باشد. در غیر این صورت جریمه خواهید شد.
پس از هر ده پارت، رمان شما باید طبق گفته های ناظر ویرایش گردد وگرنه رمان قفل می شود.
پس از ویرایش هر پستی که ناظر در این تاپیک ارسال کرده است، آن را نقل قول زده و اعلام کنید که ویرایش انجام شده است.
از دادن اسپم و چت بی مربوط جدا خودداری کنید

نویسنده: @حسام.ف
ناظر: @Tiam.R
https://forum.cafewriters.xyz/threads/40572/​

 

[حسام.ف]

دو پارت گذاشته شد.

 

[حسام.ف]

پارت سوم هم گذاشتم
در مجموع سه پارت گذاشته شده

 

[حسام.ف]

پارت چهارم گذاشته شد

 

[حسام.ف]

یک‌پارت دیگر گذاشته شد
ممنون میشم پارت هایی که گذاشتم رو بررسی کنید .

 

[Blu moon]

ناظر جدید شما: @mohaamad

 

[mohaamad]

سلام و درود دوست گرامی.
از امروز نظارت رمان شما به عهده‌ی بنده قرار گرفته.
امیدوارم همکاری خوبی رو‌باهم دیگه داشته باشیم.

 

[mohaamad]

پارت یک رمانتون رومطالعه کردم، در رابطه با پارت یک، نکاتی هست که بهتون میگم تا در پارت‌های بعدی رعایت کنید.

پارت ۱

سیامک به اندازه تموم کارای نکرده‌ش استرس داشت :

اول از همه اینکه نیازی نیست بنویسید پارت چند، بعد اینکه رمانتون پی‌دی‌اف بشه خودش رو صفحه شماره می‌زنه!
و دوم بعد‌از اینکه کلمه‌ای نوشته میشه باید نکات نگارشی رو با نیم فاصله بنویسید.
یعنی چی؟
سیامک به‌ اندازه‌ی تموم کارای نکرده‌اش استرس داشت :✖
سیامک به اندازه‌ی تموم کارای نکرده‌اش استرس داشت:✔
ایرادتون فاصله‌ی ایجاد شده بین داشت و (:)

عباس با اضطراب دبه‌ها رو یکی یکی خالی می‌کرد تو چاهی که بوی مرگ می‌داد.

یکی‌ یکی✖
یکی‌یکی ✔

به فکر فرو رفت «این جماعت مردونگی حالیشون نیست که، این همه بهشون حال بده تو عروسی‌ها، جشن‌ها، تولدا، آخرشم اینجوری مارو فروختن. آخ من بفهمم کار کی...»

زمانی باید از (《》) استفاده شود که حرف یا سخنی مهم از شخص خاصی باشه.
وقتی شخصیت به فکر فرو میره که کسی بهش چیزی گفته نیازی به اینکه درون چیزی گزاشته بشه نداره، می‌تونید به جاش قبل و بعدش و طوری بنویسید که مشخص کنه.

یادآور روزی بود که زنش بهش هشدار داده بود «آخر هم خودتو بدبخت می‌کنی هم پسرتو یتیم، دست بکش از این کثافت کاری‌ها بخدا آخر عاقبت نداره!»

در اینجا هم همین اشتباه رو داشتید.

مشکل دیگه‌ای نبود این نکاتی رو که گفتم بنده خودم ویرایش می‌زنم، فقط به شما گفتم تا در پارت های بعدی رعایت کنید.
باتشکر از همکاریتون.

 

[mohaamad]

لبخند کجشو تحویل سرگرد داد.
سرگرد دست به قلم شد و چیزی توی پرونده خط خطی کرد.
سرگرد مکثی کرد و با نگاهی حق به جانب گفت:

در قسمتی که نوشتید سرگرد مکثی کرد و با نگاه حق به جانب گفت:
اگر به جای سرگرد بنویسید (سپس) بهتر میشه.
در دو‌خط بالا کلمه‌ی سرگرد رو ذکر کرده بودین.
اگر بنویسید:
لبخند کجشو تحویل سرگرد داد.
سرگرد دست به قلم شد و چیزی توی پرونده خط خطی کرد، سپس مکثی کرد و با نگاهی حق به جانب گفت
بهتره✔

عباس کلافه از ته گلوش صدای خش دار و کشیده‌ای اومد:
-عطییییییه؛

کلمات رو نباید بکشید.
عطییییییه✖
عطیه✔

کفش اسپورت زرنگی‌اش روی لبه‌ی حوض نشست

کفش اسپورت چی؟

کلمات رو به‌هیچ عنوان شکسته ننویسید!
مثلا:
یه✖
یک✔
و از (؛) زمانی استفاده کنید که جمله تموم شده باشه ولی ادامه داشته باشه یا در جمله اما وجود داشته باشه.
و اگر نیاز به استفاده از(*) بود تنها سه تا بزارید نه کم‌تر، نه بیشتر

مورد دیگه‌ای هم نداشتین

 

[Blu moon]

ناظر جدید شما: @Tiam.R