چالش بیا دنیا بسازیم...

دلارامـــ!

مدیر آزمایشی تالار سرگرمی + مترجم آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
ناظر اثـر
مقام‌دار آزمایشی
نوشته‌ها
نوشته‌ها
174
پسندها
پسندها
450
امتیازها
امتیازها
63
سکه
177
متن شروع:
فرض کن زمین از بین رفته و تو باید یه دنیای جدید طراحی کنی:
– اسم دنیات چیه؟
– قوانین اون چطورن؟
– مردمش چه شکلی‌ان؟
– خورشیدش چه رنگیه؟
هرکسی یه دنیا بسازه، بعد می‌تونیم دنیاها رو به هم وصل کنیم یا بجنگونیم‌شون! 😄
 
دنیای سارا
قانون راس ساعت ۵ بیدارباش، خورشید سفیده
راس ساعت ۹ خواب
مردمش از همه سیاره‌هان
هیچ کس شبیه کسی نیست.
همه جا صلح و صفاست.
همه خوشن
ضعیف و قوی نداره همه مثل همن
اونجور که هستن هم همو قبول دارن
 
آرکِین (Arcane) به معنی پنهان، رازآلود و همچنین اشاره‌ای به قدرت‌های ماورایی که در این دنیا وجود داره.
قوانین اون چطورن؟
۱.در آرکین، بقا اولویت داره، اما نه به قیمت زیر پا گذاشتن همه چیز. افراد قوی باید از ضعیف‌ترها حمایت کنن، چون بقای جامعه به همکاری بستگی داره.
۲.طبیعت آرکین بی‌رحمه، اما منبع اصلی زندگیه. تخریب بی‌رویه اون ممنوعه و استفاده از منابع باید با در نظر گرفتن پایداری باشه.
۳.یادگیری و کسب دانش تشویق میشه، چون تنها راه غلبه بر چالش‌های آرکین و ساختن آینده‌ای بهتره.
۴.هر کس حق داره سرنوشت خودش رو تعیین کنه، اما باید مسئولیت اعمالش رو هم بپذیره و به جامعه آسیب نزنه.
۵.برخی مکان‌ها و دانش‌ها در آرکین وجود دارن که نباید فاش بشن. افشای اون‌ها مجازات داره، چون ممکنه باعث نابودی بشه.

مردمش چه شکلی‌ان؟
نژادهای مختلفی از انسان‌ها در آرکین وجود دارن که هر کدوم ویژگی‌های خاصی دارن. بعضی‌ها به طبیعت نزدیک‌ترن، بعضی‌ها در تکنولوژی پیشرفت کردن و بعضی‌ها قدرت‌های ماورایی دارن.
مردم آرکین با محیط خشن اون سازگار شدن. بدنشون قوی‌تره، حواسشون تیزتره و توانایی تحمل شرایط سخت رو دارن.
در آرکین، مهارت‌های بقا، مبارزه، ساخت و ساز و دانش اهمیت زیادی دارن. هر کس در زمینه‌ای تخصص داشته باشه، جایگاه ویژه‌ای در جامعه داره.

خورشیدش چه رنگیه؟
خورشید آرکین به رنگ سرخِ سوزانه، نه به خاطر زیبایی، بلکه به خاطر شرایط جوی خاص این دنیا. این خورشید انرژی زیادی داره و باعث میشه روزها بسیار گرم و سوزان باشن.

یه رمان عجب اومد تو ذهنم😎
 
به‌به چه تاپیک خوبی -2-37-=}

خوش اومدی به «نواکیا»... دنیای من
یه دنیای عجیب و نسبتاً زیبا. کارت ساده‌ست: زنده بمون. فقط کافیه قوانین رو رعایت کنی؛ وگرنه این دنیا تو رو قورت میده. اینجا اشتباه فقط یه انتخاب نیست؛ یه پایان دردناکه.

قانون اول:
از ساعت ۱۰:۳۰ شب باید توی کلبه‌ای که برات تعیین میشه بمونی. درا رو قفل کن. پنجره‌ها رو ببند. نفس‌هاتو آروم کن. اگه صدای آدم شنیدی و مخصوصاً اگه صداش آشنا بود، بی‌خیالش شو. اینجا موسیقی زبون رسمی ارتباطه و هر کس فقط با ریتم خودش حرف میزنه. اگه صدای آدم شنیدی اینو یادت باشه که اونا آدم نیستن. اونا منتظرن یه دوست جدید پیدا کنن... برای همیشه.

قانون دوم:
اگه ساعت دیواری شروع کرد به عقب رفتن، نترس. فقط سریع اون ساعتو از دیوار بردار و باتری‌هاشو در بیار.
اونا می‌خوان تو رو توی حلقه‌ی زمان حبس کنن.
تو فکر می‌کنی هنوز زنده‌ای... ولی دیگه نیستی.
حلقه زمان یعنی فراموشی ابدی.

قانون سوم:
مردم نواکیا زیبان... پوست‌های رنگین‌کمانی، چشم‌های درخشان، ولی زود از کوره در میرن.
با یه حرف اشتباه، یه نگاه اشتباه... رنگشون سیاه میشه؛ قد میکشن، ناخن‌ هاشون دراز میشه، صدای استخوناشون تو هوا می‌پیچه و میان سراغت. نصف میشی. نه از وسط، از قلب.

قانون چهارم:
خورشید اینجا بنفشه، با حلقه‌های طلایی دورش که شب‌ها به آبی تیره تبدیل میشه.
هر روز راس ساعت ۴:۲۳ بعد از ظهر یه دنباله‌ی نازک از حلقه‌ی اون عبور می‌کنه. بهش نگاه نکن. حتی یه ثانیه.
اون دنباله درِ اون دنیای پشتیه. جایی که نواکیا آدم‌هاشو می‌فرسته وقتی تموم میشن.
اگه نگاه کنی، قطارت می‌رسه... و دیگه هیچ‌کس صداتو نمی‌شنوه.

قانون پنجم:
اگه یه شب دیدی یه در اضافه توی کلبه‌ت ظاهر شده، هیچ‌وقت بازش نکن.
اون در مال تو نیست و هیچ‌وقت هم نبوده.
اگه بازش کنی دیگه هیچ‌وقت نمی‌تونی ببندیش.
اون سمت در کسی داره نفس می‌کشه. شبیه توئه... ولی گرسنه‌تر.

قانون ششم:
اگه نیمه‌شب صدای نفس کشیدن یا زمزمه‌ای آروم از داخل کلبه‌ت شنیدی، فقط یه کار بکن:
آروم روی زمین دراز بکش. چشم‌هاتو ببند. نفساتو کنترل کن و نزار بفهمه بیداری.
اون دنبال جانشینشه. اگه احساس کنه تو آماده‌ای، میره ولی اگه شک کنه... وای به حالت. طلوع که رسید، اگه هنوز زنده‌ای و بوی خاکستر توی هوا نیست... تبریک میگم. می‌تونی تو نواکیا اقامت بگیری.

🩸 نواکیا زیباست، اما فقط واسه اونایی که بلد باشن باهاش زندگی کنن.
اینجا نه به قهرمان نیاز داریم، نه به کنجکاوها.
اینجا فقط دنبال ساکت‌هاست...
تو قراره یکی از اونا باشی؟
 
زشته خودم تو چالشام شرکت نکنم Tea
اسم دنیامو میزارم گایا که اسم زمین هستش. نمیزارم زمین فراموش بشه و تنها چیزی که اجازه میدم مردمم فراموش کنن، بی‌رحمی‌هایی هست که رو زمین تجربش کردن.
توی گایا مردم، همه زیبان. دیگه اجازه نمیدم کسی، صرفا برای صورت زشتش براش قلدری بشه.
گایا، فانتزی‌جات زیاد داره. یعنی مردم با نیروهای ماورائیشون زندگی میکنن و چیزی به نام تلفن همراه وجود نداره.
من تو گایا مردم رو با چالش روبرو میکنم طوری که یه جنگ برای بقا باشه تا یادشون نره اونا حیوانی نیستن که فقط از روی غریزه اینور و اونور برن؛ اما یه قانون میزارم که مردم، نتونن قاتل احساس هم باشن.
گایا مثل زمین ماه و خورشید داره، تاریکی و روشنایی، پستی و بلندی، اما مردمش خوشحال‌‌ترن.
 
عقب
بالا پایین