چشمممحالا من یه تمرین توصیف بهت میدم، اینو فردا انجام بده ببینیم چطور میشه. یه باغ رو تو فصل زمستون توصیف کن. کمتر از بیست خط نباشه و خالی از احساس هم نباشه لطفا
چشمممحالا من یه تمرین توصیف بهت میدم، اینو فردا انجام بده ببینیم چطور میشه. یه باغ رو تو فصل زمستون توصیف کن. کمتر از بیست خط نباشه و خالی از احساس هم نباشه لطفا
چی شد حال نکردی؟حالا من یه تمرین توصیف بهت میدم، اینو فردا انجام بده ببینیم چطور میشه. یه باغ رو تو فصل زمستون توصیف کن. کمتر از بیست خط نباشه و خالی از احساس هم نباشه لطفا
عزیزم هر وقت ذهنت بازه میتونی بنویسی. چه قدر خوبه که این قدر کم تو رکود خلاقیت فرو میری!میشه الان بنویسم
نههه حال کردمچی شد حال نکردی؟![]()
تو این متن فقط توصیف باشه؟چی شد حال نکردی؟![]()
عیب نداره همون رو بفرستتونستم فقد ده خط بنویسم
آسمان، دلش تنگ شده و هوا همچو قلبم سردترعیب نداره همون رو بفرست
خب. خوشگلم خوشبختانه همون طور که میبینی اشکال توصیفاتت کم کم داره رفع میشه. ولی ایرادی که تو متن تو دیده میشه دستور زبانه. بذار با اجازت برات تصحیح کنم ببینیآسمان، دلش تنگ شده و هوا همچو قلبم سردتر
بود، و هر لحظه میبارید. زیر درخت نشستم درخت عاری بود و تنها استخوانهاش را در معرض دید قرار گذاشته. زمین گویی پیراهن سفیدی به تن دارد، علفها خشک شده بودند مزاحم زیبایی باغ شدند. خندهی خبیثی زدم، و چاقوی تیزم را به زمین فرو بردم و علفها را قطع کردم و جایش خاکی شد و زمین را مجروح کردم. کمکم باد به مه تبدیل شد و زمین از سرما لرزید.