" هو المحبوب "
[ خاطرهای که هیچوقت نبوده ولی انگار یک جایی در ذهنمان زندگی کرده...]
️
️
️
️
️
سلام خدمت شما کاربران انجمن کافه نویسندگان
اینجا هستیم با یک چالش جدید!
این طور که، شما عزیزان میتونید در این تاپیک خاطرههای خیالی بندیسید. بله خاطرههای خیالی!
خاطرههایی که کاملا تخیلی هستن ولی باید طوری گفته بشن که واقعی به نظر برسه!
خاطرههایی که میتونن احساسی و دقیق باشن، یه روایت از آینده باشن، یا بخش کوچکی از خیالهای غیر واقعی شما..
طوری بنویسید که انگار واقعا اتفاق افتاده( میتونید از جزئیاتی مثل رنگها، صدا، احساسات، لباس و... استفاده کنید) و نیازی نیست حتما پایان منطقیای داشته باشه
پ.ن: یک حس یا لحظهای از شما هم کافیه
و در پایان، چند موضوع رو برای خیال پردازی بیشتر شما مثال میزنم:
● پیاده روی با خاطرهی کسی که دیگه در کنارم نیست
● وقتی که دنیا برای ۳ ثانیه متوقف شد
● دیدار با خودم در ۸۰ سالگی در ایستگاه قطار
● اون تابستونی که با یک دوست صحبت کردم
● اولین باری که عشق را در یک کتاب قدیمی لم*س کردم
● غروب همیشگی کوچه شماره ۹
● اون کافهای که فقط توی خوابهام بازه
● صبحی که آدمها تصمیم گرفتن مهربان باشن
● گفت و گو با ناصرالدین شاه درباره عکاسی
《 لطفا اسپم ندید 》

️
بعضی از لحظات ثبت میشوند، ما دفتر ثبت احوال نیستیم امّا گاه دلمان تن به دریا میزند و با آنکه سنگ نیست؛ خاطرهای را روی خود حک میکند.
قلب ثبت میکند، ذهن فراموش نمیکند. حال آن لحظههای درخشان چپ میروند و راست میروند، امّا در نهایت باز در کنج افکارت جاخوش کردهاند. به خودت که میآیی میبینی در سرت مهمانهای ناخوانده فراوانی داری، بعضی گریهرو و بعضی خندهرو!
شما کاربران عزیز میتونید در تاپیک دفترچه خاطراتتون، اتفاقاتی که خیلی براتون اهمیت داره و به تازگی یا مدتی پیش رخ...
ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی اعضای کافه نویسندگان!
اگر در هر بخش از تالار گالری زندگی دچار مشکل شدید، میتوانید در این تاپیک سوالات خود را بپرسید.
◇◆◇
[ مدیریت تالار گالری زندگی ]
[ خاطرهای که هیچوقت نبوده ولی انگار یک جایی در ذهنمان زندگی کرده...]





سلام خدمت شما کاربران انجمن کافه نویسندگان
اینجا هستیم با یک چالش جدید!
این طور که، شما عزیزان میتونید در این تاپیک خاطرههای خیالی بندیسید. بله خاطرههای خیالی!
خاطرههایی که کاملا تخیلی هستن ولی باید طوری گفته بشن که واقعی به نظر برسه!
خاطرههایی که میتونن احساسی و دقیق باشن، یه روایت از آینده باشن، یا بخش کوچکی از خیالهای غیر واقعی شما..
طوری بنویسید که انگار واقعا اتفاق افتاده( میتونید از جزئیاتی مثل رنگها، صدا، احساسات، لباس و... استفاده کنید) و نیازی نیست حتما پایان منطقیای داشته باشه
پ.ن: یک حس یا لحظهای از شما هم کافیه
و در پایان، چند موضوع رو برای خیال پردازی بیشتر شما مثال میزنم:
● پیاده روی با خاطرهی کسی که دیگه در کنارم نیست
● وقتی که دنیا برای ۳ ثانیه متوقف شد
● دیدار با خودم در ۸۰ سالگی در ایستگاه قطار
● اون تابستونی که با یک دوست صحبت کردم
● اولین باری که عشق را در یک کتاب قدیمی لم*س کردم
● غروب همیشگی کوچه شماره ۹
● اون کافهای که فقط توی خوابهام بازه
● صبحی که آدمها تصمیم گرفتن مهربان باشن
● گفت و گو با ناصرالدین شاه درباره عکاسی
《 لطفا اسپم ندید 》
°•○•● یا مَن يَعْلَمُ ضَمِيرَ الصَّامِتِينَ ●•○•°



بعضی از لحظات ثبت میشوند، ما دفتر ثبت احوال نیستیم امّا گاه دلمان تن به دریا میزند و با آنکه سنگ نیست؛ خاطرهای را روی خود حک میکند.
قلب ثبت میکند، ذهن فراموش نمیکند. حال آن لحظههای درخشان چپ میروند و راست میروند، امّا در نهایت باز در کنج افکارت جاخوش کردهاند. به خودت که میآیی میبینی در سرت مهمانهای ناخوانده فراوانی داری، بعضی گریهرو و بعضی خندهرو!
شما کاربران عزیز میتونید در تاپیک دفترچه خاطراتتون، اتفاقاتی که خیلی براتون اهمیت داره و به تازگی یا مدتی پیش رخ...
- یمنا
- پاسخها: 48
- تالار: دفترچه خاطرات کاربران
°•○°● یا ارحم الراحمین ●°○•°
ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی اعضای کافه نویسندگان!
اگر در هر بخش از تالار گالری زندگی دچار مشکل شدید، میتوانید در این تاپیک سوالات خود را بپرسید.
◇◆◇
کاربران حق پاسخگویی را نداشته و صرفاً مدیریت بخش میتوانند سؤالـات را پاسخگو باشند.
از ارسال پست اسپم، تشکر، عذرخواهی و... بپرهیزید.
فقط دو نکته رو دقت کنید:
۱●○ پیشنهاداتتون جدید و ناب باشه...
۲●○ انتقاداتتون...
۱●○ پیشنهاداتتون جدید و ناب باشه...
۲●○ انتقاداتتون...
- یمنا
- پاسخها: 0
- تالار: گالری زندگی