نظارت همراه ترجمه کالبدهای گرم| ناظر: تاجر غم

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Blu moon
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پارت ۲۹:
آزرده‌خاطر✘ آزرده خاطر ✔

عزیزم گیومه کاربردش آوردن نقل قول تو متنه. نباید برای نوشتن دیالوگ از گیومه استفاده کنی.

خشمگین غریدم: «نـه!» ✘
خشمگین غریدم:
- نـه! ✔

توی رمانت وقایع رو با زمان گذشته تعریف کردی ولی توی این تیکه زمان به حال برگردونده شده که باید تصحیح بشه:«آزرده‌خاطر و گیج شده می‌گوید: «بو... غرر» زیرلب غرغرزنان جلو می‌رود و خودش را در غرفۀ دستشویی قفل می‌کند. دستشویی را با قدم‌های غیرعادیِ هدفمندم ترک می‌کنم. از درب هواپیمای 747 وارد می‌شوم و در آن ناحیۀ مملو شده از نور ضعیف بیضی شکل، می‌ایستم. جولی روی صندلی دراز کشیده بود، بسیار آرام خرخر می‌کرد. گوشۀ بدنۀ هواپیما را ضربه‌ای می‌زنم. و او به سرعت گلوله می‌ایستد و بیدار می‌شود. با احتیاط نگاهم می‌کند زمانی‌که به او نزدیک‌ می‌شوم. دوباره چشم‌هایم می‌سوزند. کیف مسینجرش را می‌گیرم و روی زمین پهنش می‌کنم، درونش را حفر می‌کنم. کیف‌پولش را و سپس یک عکس از او پیدا می‌کنم. تصویری از یک مرد جوان. تصویر را روبه روی چشم‌هایش نگه می‌دارم. خرخرکنان می‌گویم: «من... متأسفم.»
با صورتی مانند گچ نگاهم می‌کند. به دهانم اشاره می‌کنم. شکمم را می‌فشارم. به دهان او اشاره می‌کنم. شکمش را لم*س می‌کنم. به بیرون از پنجره اشاره می‌کنم؛ به آسمان سیاه‌رنگ بی‌ابر با ستاره‌های بی‌رحمانه‌اش. این احمقانه‌ترین دفاعی است که در برابر هر قتلی تا به حال ارائه شده؛ اما همه چیزی‌ست که من دارم! فک خود را محکم بهم می‌کوبم و چشم‌هایم را در کاسه تنگ و نازک می‌کنم تا سوزش خشک شده‌شان را کمی تسکین دهم.
ل*ب پایینی جولی منقبض می‌گردد. چشم‌هایش قرمز و تماماً خیس هستند.» ✘

«آزرده‌خاطر و گیج شده گفت:
- بو... غرر
زیرلب غرغرزنان جلو رفت و خودش را در غرفۀ دستشویی قفل کرد. دستشویی را با قدم‌های غیرعادیِ هدفمندم ترک کردم. از درب هواپیمای 747 وارد شدم و در آن ناحیۀ مملو شده از نور ضعیف بیضی شکل، ایستادم. جولی روی صندلی دراز کشیده بود، بسیار آرام خرخر می‌کرد. گوشۀ بدنۀ هواپیما را ضربه‌ای زدم. و او به سرعت گلوله ایستاد و بیدار شد. با احتیاط نگاهم کرد زمانی‌که به او نزدیک‌ می‌شدم. دوباره چشم‌هایم سوختند. کیف مسینجرش را گرفتم و روی زمین پهنش کردم، درونش را حفر کردم. کیف‌پولش را و سپس یک عکس از او پیدا کردم. تصویری از یک مرد جوان. تصویر را روبه روی چشم‌هایش نگه داشتم. خرخرکنان گفتم:
- من... متأسفم.
با صورتی مانند گچ نگاهم می‌کند. به دهانم اشاره کردم. شکمم را فشردم. به دهان او اشاره کردم. شکمش را لم*س کردم. به بیرون از پنجره اشاره کردم؛ به آسمان سیاه‌رنگ بی‌ابر با ستاره‌های بی‌رحمانه‌اش. این احمقانه‌ترین دفاعی است که در برابر هر قتلی تا به حال ارائه شده؛ اما همه چیزی بود که من داشتم! فک خود را محکم بهم کوبیدم و چشم‌هایم را در کاسه تنگ و نازک کردم تا سوزش خشک شده‌شان را کمی تسکین دهم.
ل*ب پایینی جولی منقبض گشت. چشم‌هایش قرمز و تماماً خیس هستند.» ✔

و یه سری مشکلات ترجمه هم داره که به علت ترجمه‌ی تحت‌الفظی از انگلیسی به فارسی ایراد دارن.
«غرغر زنان» غلطه. یا باید بنویسی «غر زنان» (من توصیه نمی‌کنم.) یا باید بنویسی «غرغرکنان».

«خودش را در غرفۀ دستشویی قفل کرد» این جمله تو انگلیسی درسته ولی از لحاظ گرامر فارسی غلطه. تو فارسی باید بنویسی در جایی را روی خود قفل کرد.
«در غرفۀ دستشویی را به روی خود قفل کرد» ✔

«با احتیاط نگاهم کرد زمانی‌که به او نزدیک‌ می‌شدم.» این جمله هم با گرامر فارسی جور در نمیاد. یه جمله‌ی مرکبه که بخش اول و دومش جا به جا شدن.
«زمانی‌که به او نزدیک‌ می‌شدم با احتیاط نگاهم کرد.» ✔

«درونش را حفر کردم.» نباید این فعل رو برای یه کیف به کار ببری. حفر کردن یعنی کندن. ولی برای کیف، گشتن یا حتی پاره کردن منطقی تره.
«درونش را جست و جو / زیر و رو کردم.» ✔

راستی به جای «مملو شده از» بهتره از «مملو از» استفاده کنی. بدون فعل هم معنی میده و بهتر هم دیده میشه.
 
پارت ۲۹:
آزرده‌خاطر✘ آزرده خاطر ✔

عزیزم گیومه کاربردش آوردن نقل قول تو متنه. نباید برای نوشتن دیالوگ از گیومه استفاده کنی.

خشمگین غریدم: «نـه!» ✘
خشمگین غریدم:
- نـه! ✔

توی رمانت وقایع رو با زمان گذشته تعریف کردی ولی توی این تیکه زمان به حال برگردونده شده که باید تصحیح بشه:«آزرده‌خاطر و گیج شده می‌گوید: «بو... غرر» زیرلب غرغرزنان جلو می‌رود و خودش را در غرفۀ دستشویی قفل می‌کند. دستشویی را با قدم‌های غیرعادیِ هدفمندم ترک می‌کنم. از درب هواپیمای 747 وارد می‌شوم و در آن ناحیۀ مملو شده از نور ضعیف بیضی شکل، می‌ایستم. جولی روی صندلی دراز کشیده بود، بسیار آرام خرخر می‌کرد. گوشۀ بدنۀ هواپیما را ضربه‌ای می‌زنم. و او به سرعت گلوله می‌ایستد و بیدار می‌شود. با احتیاط نگاهم می‌کند زمانی‌که به او نزدیک‌ می‌شوم. دوباره چشم‌هایم می‌سوزند. کیف مسینجرش را می‌گیرم و روی زمین پهنش می‌کنم، درونش را حفر می‌کنم. کیف‌پولش را و سپس یک عکس از او پیدا می‌کنم. تصویری از یک مرد جوان. تصویر را روبه روی چشم‌هایش نگه می‌دارم. خرخرکنان می‌گویم: «من... متأسفم.»
با صورتی مانند گچ نگاهم می‌کند. به دهانم اشاره می‌کنم. شکمم را می‌فشارم. به دهان او اشاره می‌کنم. شکمش را لم*س می‌کنم. به بیرون از پنجره اشاره می‌کنم؛ به آسمان سیاه‌رنگ بی‌ابر با ستاره‌های بی‌رحمانه‌اش. این احمقانه‌ترین دفاعی است که در برابر هر قتلی تا به حال ارائه شده؛ اما همه چیزی‌ست که من دارم! فک خود را محکم بهم می‌کوبم و چشم‌هایم را در کاسه تنگ و نازک می‌کنم تا سوزش خشک شده‌شان را کمی تسکین دهم.
ل*ب پایینی جولی منقبض می‌گردد. چشم‌هایش قرمز و تماماً خیس هستند.» ✘

«آزرده‌خاطر و گیج شده گفت:
- بو... غرر
زیرلب غرغرزنان جلو رفت و خودش را در غرفۀ دستشویی قفل کرد. دستشویی را با قدم‌های غیرعادیِ هدفمندم ترک کردم. از درب هواپیمای 747 وارد شدم و در آن ناحیۀ مملو شده از نور ضعیف بیضی شکل، ایستادم. جولی روی صندلی دراز کشیده بود، بسیار آرام خرخر می‌کرد. گوشۀ بدنۀ هواپیما را ضربه‌ای زدم. و او به سرعت گلوله ایستاد و بیدار شد. با احتیاط نگاهم کرد زمانی‌که به او نزدیک‌ می‌شدم. دوباره چشم‌هایم سوختند. کیف مسینجرش را گرفتم و روی زمین پهنش کردم، درونش را حفر کردم. کیف‌پولش را و سپس یک عکس از او پیدا کردم. تصویری از یک مرد جوان. تصویر را روبه روی چشم‌هایش نگه داشتم. خرخرکنان گفتم:
- من... متأسفم.
با صورتی مانند گچ نگاهم می‌کند. به دهانم اشاره کردم. شکمم را فشردم. به دهان او اشاره کردم. شکمش را لم*س کردم. به بیرون از پنجره اشاره کردم؛ به آسمان سیاه‌رنگ بی‌ابر با ستاره‌های بی‌رحمانه‌اش. این احمقانه‌ترین دفاعی است که در برابر هر قتلی تا به حال ارائه شده؛ اما همه چیزی بود که من داشتم! فک خود را محکم بهم کوبیدم و چشم‌هایم را در کاسه تنگ و نازک کردم تا سوزش خشک شده‌شان را کمی تسکین دهم.
ل*ب پایینی جولی منقبض گشت. چشم‌هایش قرمز و تماماً خیس هستند.» ✔

و یه سری مشکلات ترجمه هم داره که به علت ترجمه‌ی تحت‌الفظی از انگلیسی به فارسی ایراد دارن.
«غرغر زنان» غلطه. یا باید بنویسی «غر زنان» (من توصیه نمی‌کنم.) یا باید بنویسی «غرغرکنان».

«خودش را در غرفۀ دستشویی قفل کرد» این جمله تو انگلیسی درسته ولی از لحاظ گرامر فارسی غلطه. تو فارسی باید بنویسی در جایی را روی خود قفل کرد.
«در غرفۀ دستشویی را به روی خود قفل کرد» ✔

«با احتیاط نگاهم کرد زمانی‌که به او نزدیک‌ می‌شدم.» این جمله هم با گرامر فارسی جور در نمیاد. یه جمله‌ی مرکبه که بخش اول و دومش جا به جا شدن.
«زمانی‌که به او نزدیک‌ می‌شدم با احتیاط نگاهم کرد.» ✔

«درونش را حفر کردم.» نباید این فعل رو برای یه کیف به کار ببری. حفر کردن یعنی کندن. ولی برای کیف، گشتن یا حتی پاره کردن منطقی تره.
«درونش را جست و جو / زیر و رو کردم.» ✔

راستی به جای «مملو شده از» بهتره از «مملو از» استفاده کنی. بدون فعل هم معنی میده و بهتر هم دیده میشه.
عزیزم فکر کنم اشتباه کردم. زمان روایت رمانت حاله و من تغیرش دادم به گذشته. باید برعکس می‌کردم.
 
تو پارت سی ام مشکل خاصی نیست. فقط این جمله:
«انگشتان گوله شده‌‌اش بیشتر سفید می‌‌شوند و رنگ‌‌پریده» بهتره چینشش یکم تغیر کنه تا بیشتر فارسی به نظر بیاد:«انگشتان گوله شده‌‌اش بیشتر سفید و رنگ‌‌پریده می‌شوند.» ✔

و این جمله‌:
«پمپ‌‌بنزینی که نوشیدنی کوک می‌‌خریدم، اکنون در آتش می‌‌سوخت.» یه حرف اضافه کم داره:«پمپ‌‌بنزینی که از آن نوشیدنی کوک می‌‌خریدم، اکنون در آتش می‌‌سوخت.»✔

و توی پارت سی‌ام راوی عوض شده (یا شاید هم فلش بک از همون راویه) بنابراین باید اعلام کنی. اینو من نمی‌تونم انجام بدم چون نمی‌دونم کدوم ایناست.
 
چیزی که تو رمان ترجمه شده س و برگردوندم
 
عقب
بالا پایین