نظارت همراه رمان کوتاه خیابان چهاردهم | ناظر: مینرا

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Blu moon
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پارت یازدهم:
اون‌وقت ✘ اون وقت ✔
اونجا ✘ اون جا ✔
اینکه ✘ این که ✔
انقدر ✘ این قدر ✔
نخیر ✘ نه خیر ✔
چیکار ✘ چی‌کار ✔
اون‌جا✔️
این‌که✔️
این‌قدر✔️
دست‌به‌سینه ✘ دست به سینه ✔
این‌طور ✘ این طور ✔
بی احترامی ✘ بی‌احترامی ✔

«خونه اومد من زندگی کرد» ✘
این جمله رو کلاً در هم ریخته نوشتی. جمله باید اجزاش از هم تفکیک شده و هر کدوم سر جای خودشون باشن.
اومد خونه من زندگی کرد. ✔

«هیچ‌کدوم هیچ انگیزه برای کشتن علی نداشتیم.» ✘
هیچ‌کدوم هیچ انگیزه‌ای برای کشتن علی نداشتیم. ✔

«اما بعدش مثل خواهر شدم» ✘
این جمله رو جوری نوشتی که انگار "خواهر" یک شخصه. یه آدم! نه چیزی که فاطمه بهش تبدیل شده. بهتر بود یکی از این حالت‌ها رو می‌نوشتی:
اما بعدش مثل خواهر شدم براش ✔
اما بعدش مثل خواهرش شدم ✔
پارت شونزدهم:
او‌ن‌وقت ✘ اون وقت ✔
اولین‌باری ✘ اولین باری ✔
اونجا ✘ اون جا ✔
اونجا❌اون جا❌ اون‌جا
مریم با نگاهی خسته پذیرایش شد. _ بازداشت بهت خوش گذشت دختره دیوونه! ✘
مریم با نگاهی خسته پذیرایش شد:
- بازداشت بهت خوش گذشت دختره دیوونه! ✔
قبل از نوشتن دیالوگ دو نقطه و زیر خط رو فراموش نکن. ضمن این‌که دیالوگ رو با نیم خط شروع کن نه با زیر خط.

نگاه فاطمه دنبال ماشین دوید چرخید و گفت: ✘
نگاه فاطمه دنبال ماشین دوید. چرخید و گفت: ✔
نگاه فاطمه دنبال ماشین دوید و چرخید و گفت: ✔
یه جمله نمی‌تونه بیشتر از یک فعل داشته باشه مگر این‌که جمله‌ی مرکب باشه. در نتیجه باید بین جمله‌های غیر مرکب کلمات ربط و عطف بذاری که معنی بدن. یا هم این‌که کلاً به چندتا جمله تجزیه‌ش کنی.

بووووو عجب سرعتی! ✘
- بووووو عجب سرعتی! ✔
دیالوگ رو باید با نیم خط شروع کنی.
تکرار کلمات اشتباست.
بوووووو❌
بو! عجب سرعتی.
مریم با دقت‌تر نگاه کرد: ✘
مریم با دقت‌ بیشتر نگاه کرد: ✔
مریم با دقیق‌تر نگاه کرد: ✔

منتظر ادامه‌ش هستم.
با عشق؛ ناظر مشتاق رمانت.
 
نویسنده محترم
باتشکر از دقتتون امیدوارم دیگه این مشکل پیش نیاد 🌹
 
عقب
بالا پایین