نظارت همراه رمان شاهزاده‌ی شاهدخت | ناظر: ملیحه

  • rose
واکنش‌ها[ی پسندها]: malihe
از اول پارت ها رو درست کردم هم ویرایش هم ۶۰ خط شد اما باقی پارت هایی که کم شد بخوام الان پارت گذاری کنم برای امروز از سه تا بیشتر می شه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: malihe
از اول پارت ها رو درست کردم هم ویرایش هم ۶۰ خط شد اما باقی پارت هایی که کم شد بخوام الان پارت گذاری کنم برای امروز از سه تا بیشتر می شه
مشکلی نیست، فقط فاصله بین خطوط رو حذف کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Arjmand
تشکر
همه رو درست کردم
 
  • rose
واکنش‌ها[ی پسندها]: malihe
می شه بیشتر پارت بذارمshadi:_
 
سلام عزیزم. بررسی شد، نکاتی رو که ویرایش کردم رو بلد کردم لطفاً بعد از این که نگاه کردی به حالت قبل بر گردون.
سریع گوشم را رها کرد اما هنوز هم با اندک فاصله‌ای روبه‌روی هم و در آغو*ش یکدیگر ایستاده بودیم و نفس‌نفس می‌زدم.
این جمله یکم ابهام داره با این که تغییراتی دادم. نخواستم کلا جمله‌ات رو عوض کنم چون خودت بهتر می‌دونی، بنظر من اگه اینطوری بنویسی بهتره:
گوشم را به‌سرعت رها کرد؛ اما حالا با همان اندک فاصله، روبروی هم و در آغو*ش یکدیگر، نفس‌نفس می‌زدیم.
به آنی بهم ریخته و مضطرب، تا با او تماس گرفتم نزدیک خانه قرار گذاشت و سریع خودش را رساند.
اینجا یه فعل کم داره، یا باید «تا» حذف بشه
کله‌ی سحر، قبل از آمدن مادر، قدم‌زنان آهسته به دم در حیاط رفتم. شاید فقط می‌خواست بترساندم
❌کله‌ی سحر قدم‌زنان، قبل از آمدن مادر
✅کله‌ی سحر، قبل از آمدن مادر، قدم‌زنان
❌بترساندم
✅بترسانتم
✅فاصله‌ای
یه نکته‌ی دیگه علائم نگارشی رو نباید تکرار کنی مثلا چند تا علامت سوال یا تعجب پشت سرهم بیاری !!!!

خسته نباشی عزیزم!
 
عقب
بالا پایین