نام:امپراطوری شکوفههای گلابی
ژانر:فانتزی
نام نویسنده:فاطمه معصومه ابراهیمی
خلاصه:
من لیآهو هستم؛ دختری از خانوادهای معمولی در نزدیکی پایتخت کشور چین، با قدی کوتاه و رؤیاهایی که اغلب بوی رنگ و کاغذ میدهند. روزهایم میان مکتب نقاشی، شوخیهای برادرم و گفتوگوهای بیپایان با بهترین دوستم شائومائو میگذشت، تا اینکه یک برخورد اتفاقی با امپراطور، همهچیز را از مسیر همیشگیاش خارج کرد. پیش از آنکه بفهمم چه میشود، به عنوان نقاش رسمی قصر به دربار دعوت شدم و زندگیام میان دیوارهای عظیم کاخ ادامه یافت.
حالا در دنیایی قدم گذاشتهام که قوانینش با زندگی سادهی من فرق دارد؛ جایی که هر نگاه معنا دارد، هر حرف شنیده میشود و هنر، چیزی فراتر از سرگرمی است. میان راهروهای پرپیچوخم قصر، آشناییام با ولیعهد تیانگگو و حضورم در کنار خانوادهی سلطنتی، روزهایم را پر از اتفاقهای غیرمنتظره کرده است. این داستان، روایت دختریست که ناخواسته به دل امپراطوری کشیده شد و حالا باید میان هنر، سرنوشت و احساساتی تازه، جای خودش را پیدا کند.
ژانر:فانتزی
نام نویسنده:فاطمه معصومه ابراهیمی
خلاصه:
من لیآهو هستم؛ دختری از خانوادهای معمولی در نزدیکی پایتخت کشور چین، با قدی کوتاه و رؤیاهایی که اغلب بوی رنگ و کاغذ میدهند. روزهایم میان مکتب نقاشی، شوخیهای برادرم و گفتوگوهای بیپایان با بهترین دوستم شائومائو میگذشت، تا اینکه یک برخورد اتفاقی با امپراطور، همهچیز را از مسیر همیشگیاش خارج کرد. پیش از آنکه بفهمم چه میشود، به عنوان نقاش رسمی قصر به دربار دعوت شدم و زندگیام میان دیوارهای عظیم کاخ ادامه یافت.
حالا در دنیایی قدم گذاشتهام که قوانینش با زندگی سادهی من فرق دارد؛ جایی که هر نگاه معنا دارد، هر حرف شنیده میشود و هنر، چیزی فراتر از سرگرمی است. میان راهروهای پرپیچوخم قصر، آشناییام با ولیعهد تیانگگو و حضورم در کنار خانوادهی سلطنتی، روزهایم را پر از اتفاقهای غیرمنتظره کرده است. این داستان، روایت دختریست که ناخواسته به دل امپراطوری کشیده شد و حالا باید میان هنر، سرنوشت و احساساتی تازه، جای خودش را پیدا کند.