وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
???️
یک فصل از یک قصه؟
نه! من این را نمی خواهم...
می خواهم از این پس، تمامِ ماجرا باشی!

 
آخرین ویرایش:
???️

مرا ببخش که اینگونه
"به تو می اندیشم"
 
آخرین ویرایش:
?️??
پاسخ نمی دهی به سئوال من؟
تا کِی به انتظار تو؟
تا چندمین عدد؟
 
آخرین ویرایش:
???️
شعر هایم، دوست دارند یکبار
تورا از نزدیک ببینند،
کاش می شد، به خواب دفترم بیایی!
 
آخرین ویرایش:
???
آدم ها به اندازه ی دلخوری هایشان از هم "دور" می شوند، نه به اندازه ی قدم هایشان...
 
آخرین ویرایش:
قلبم را
دانه دانه کرده‌ام
ریخته‌ام پشت پنجره‌ی اتاقت!
فردا،
همه‌ی گنجشک‌های آن حوالی
عاشقت می‌شوند :)

معصومه صابر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کمی از روزهای خوبمان را نگه داشته ام برای مبادا،ب*غل پنجره ای که منظره اش را میدانی.
کمی از آرامش دست های ظریفت،کمی از صورت ماهت،کمی از عطرِ موهای خیست و تمام خاطراتمان را برای همین روزهای مبادا نگه داشته ام.
از همان روزی که گفتنی ها را نگفتی من تمام جنگ های عالم را به خودم باختم و این جنازه ای که تقلای برگشتن دارد زیرِ خروار خروار خاکی که به سرِ چه کنم هایم ریخته ام دفن است.
پس باران چه؟ پنجره کجا؟ قرار چه وقت؟ غصه چرا؟
نمیدانی جهنم یعنی جایی که یاد باشد و یار نه؟
نمیدانی بغض یعنی ساز باشد اما کوک ‌نه؟
نمیدانی نه؟
این پاییز را قبل از آنکه سرما،برگ درختانش را به خاک و شاعرانش را به خون بکشد برگرد.
نمیدانی نه؟
حتما عاشقت کسی هست،حتما عاشق کسی هستی.
خسته نمی شوی از این همه رفتن و ‌نرسیدن؟ پاییز به چه کاری میایید پس؟کمی هم مثل درخت اناری رسیدن یاد بگیر... کنار مصدرِ ریختنِ برگ و بیدمشک و چای،کمی برگرد پهلوی قند، کمی هم فعل ماندن صرف کن.
عزیزم امروز، روز مباداست.


| امیر مهدی زمانی |
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
از من مَرَنج گر وسط دل نشاندمت...
 
آخرین ویرایش:
آمدی...
بی خبر...
با خنده های دلبرانه ات
با چَشم های دلفریبت
با گرمی دستانت
بر روی درخت این دل
مانند گنجشکی
برای خود آشیانه ای ساختی
و با وجودت هر روز این درخت عشق را بارورتر می کردی
تا جایی که تمامی مرا تنها و تنها تو در آغو*ش گرفتی
و تو با آمدنت خط زدی بر روی هر چه داستان عاشقانه است
و ساختی برایم داستانی عاشقانه با مضمون ماندن...
.
الهام محقق ?
.
 
آخرین ویرایش:
نمی تونی تصور کنی که چطوری تمام وجودم به پرواز در میاد وقتی تو رو می بینم
قلبم برای تو می تپه
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین