شعر °اشعار تک بیتی°

من شکستم، تو ندیدی وُ مرا زخم زدی
رمقی بی تو به بهبودیِ اندامم نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
خبرت هست که از خويش خبر نيست مرا
گذری کن که ز غم راهِ گذر نيست مرا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
ای غنچۀ خندان چرا خون در دلِ ما میکنی؟
خاری به خود میبندی و ما را ز سر وا می کنی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
مگر ره گم کند کاو را گذار افتد به ما یارب
فراوان کن گذارِ آن مهِ گم کرده راه اینجا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
گذار آرد مهِ من گاهگاه از اشتباه اینجا
فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
از عشق من به هر سو، در شهر گفت و گویی ست
من عاشقِ تو هستم، این گفت و گو ندارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
سر و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
فقط با شوق می خوانی و از دردم چه میدانی...؟
تو جان می گیری از شعری که من را بارها کُشته...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
آی مردم،همه ی درد ِمن این است: دلش
با همه خلق جهان ساخته الّا دل من...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
فراقت کاش هر دم کار بر من سخت تر گیرد
که تا هر کس مرا بیند، دل از مهر تو برگیرد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
عقب
بالا پایین