شعر °اشعار تک بیتی°

!!AMINKHAN!! · 10/6/25

من سر زنم به سنگ و تو ساغر زنی به غیر
این سرزنش میانه‌ی عشاق بس مرا...

Farzane · 10/6/25

چایی که تو می آوری انگار ش راب است

این شاعـــر عاشق به همان چای خراب است

!!AMINKHAN!! · 10/6/25

من کم مایه ی کم طاقت کم هوش و حواس
کمترین بودم و در عشق تو بسیار شدم

Farzane · 10/6/25

یک دم مرا به گوشه ای راحت رها مکن
با من تلاش کن که بدانم نمرده‌ام

!!AMINKHAN!! · 10/6/25

رفتن مهر تو از سینه‌ی من ممکن نیست
همچو نامی که کسی نقش کند بر حَجَری

Farzane · 10/6/25

وان گه که به تیرم زنی اول خبرم ده
تا پیشترت بوسه دهم دست و کمان را

!!AMINKHAN!! · 10/6/25

سرسختی فردوسی و سرمستی حافظ
آن لشکر پنهان شده در خویشتن ماست

Farzane · 10/6/25

مادرم صدها مَثَل زد تا فراموشت کنم
[[راه دارد دل به دل]] گفتم و او توجیه شد

!!AMINKHAN!! · 10/6/25

بـوی دلتنگیِ پـایـیز وزیده‌سـت، ولـى
اولین موسمِ این فصل مگر"مهر" نبود!

Farzane · 10/6/25

گیسو بهم بریز و جهانی ز هم بپاش
معشوقه بودن است و بریز و بپاش ها