شعر °اشعار تک بیتی°

دیر می‌آید و جان منتظر مقدم اوست
مُردم از شوق، خدایا برسان زودترش
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
خیالی نیست دیگر دردهایم را نمی‌گویم
به روی درد‌های کهنه ام تشدید بگذارید
 
نماند از سرد مهری‌های دوران در جگر آهم
درختی را که سرما سوخت دودش بر نمی‌آید
 
ای که گفتی امتدادِ این جدایی منطقی‌ست
نه!خدایی! شاعران کی اهلِ منطق بوده‌اند؟!
 
دلبری کردن همیشه کارِِ انسانها که نیست
گاه گاهی استکانی چای نیز دل می برد
 
عقب
بالا پایین