شعر °اشعار تک بیتی°

[!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است.]

‍‍ ‍ آفتابِ عمرِ من باش که بی هیچ هراس
صبح را با تو تمنا کنم از ظلمتِ شب

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

بعد من، تنها نخواهی ماند اما بعدِ تو،
بر من تنها نمی دانی چه ها خواهد گذشت

 

[eli74]

تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام

رهی معیری

 

[!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است.]

عالم از شور و شر عشق خبر هيچ نداشت
فتنه انگيز جهان غمزه جادوی تو بود

 

[مرهممرهم عضو تأیید شده است.]

چو دل به زلف تو بستم به خود قرار ندیدم

برو که چون سر زلفت به خود قرار نبینی

 

[بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است.]

پیمانه‌ام ز رعشهٔ پیری به خاک ریخت

بعد از هزار دور که نوبت به من رسید...

#صائب_تبریزی

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

گویند مرگ سخت بود راست گفته اند
سخت است لیک سخت تر از انتظار نیست

 

[بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است.]

زِ درد و داغ محبت مَگو به مُرده‌دلان


تنورِ سرد، سزاوار بستن نان نیست

#صائب_تبریزی

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز...
ظاهرا معنیِ ((برگرد)) ،نمی‌دانی چیست؟

 

[بـرکـهبـرکـه عضو تأیید شده است.]

مشت بر دیوار و سر بر سنگ و دندان بر جگر

ل*ب فرو بستیم و راهی جز شکیبایی نبود

#فاضل_نظری