شعر °اشعار تک بیتی°

بهشتم تویی، نو بهارم تویی

خوشا نو بهارم، که یارم تویی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مثل گِل های ترک خورده کاشی شده ام

بعد تو پیر که نه! من متلاشی شده ام ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ز کدام رَه رسیدی؟ ز کدام در گذشتی؟

که ندیده، دیده ناگَه به درون دل فِتادی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بعد از تو بگو این من بیچاره چگونه

در یک چمدان جا بدهم خاطره ها را؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عشق آن بُغضِ عجیبیست که از دوریِ یار

نیمه شب بینِ گلو مانده و جان می‌گیرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خواب نمیبَرد مرا ؛ یار نمیخَرد مرا

مرگ نمیدَرد مرا ؛ آه چه بی بَها شدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بی ‌مهابا بغلم کن وسط مردم شهر

به ‌خدا عشق به رسوا شدنش می‌ ارزد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی‌ ست

شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالی‌ ست!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
او که "همدَردَم" شده ؛ گویا خودش هم "درد" بود

او خودش زخمِ همان مرهَم که می آوَرد بود...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بیداری ام چه دانی؟ ای خُفته ای که شب ها

ننشسته ای به حَسرت، نشمُرده ای سِتاره...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین