به حال آینه ات غبطه می خورم شب و روز
که روزگار به او روی خوش نشان داده ست!
که روزگار به او روی خوش نشان داده ست!
شعر °اشعار تک بیتی°
- نویسنده موضوع سُرمه.
- تاریخ شروع
-
- برچسبها
- اشعار تک بیتی اشعار تک بیتی و خاص بیت های ناب
حدیثه خانم
مدیرتالار جامعه وفرهنگ+ نویسنده نوقلم
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
منتقد
ناظر اثـر
ژورنالیست
ویراستار
تیمتعیینسطح
رمانخـور
نویسنده نوقلـم
گیریم که پایان شب سیه، سپید است!
عمری که تباه غم دوران شده پس چه؟
عمری که تباه غم دوران شده پس چه؟
فریب خوردهٔ عقلم، شکست خوردهٔ عشق
من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم
من از که شکوه کنم؟ چون به خود ستم کردم
ز هر کس بیشتر مهرِ تو دارم وین دلیلم بس
که هر کس را فزون‌تر مهر حسرت بیشتر دارد
که هر کس را فزون‌تر مهر حسرت بیشتر دارد
من خزان دیده ی عشقم چـه کنم با دلِ خـویش
آن که دل برده زِ من یک تنه صد پائیز استـــ
آن که دل برده زِ من یک تنه صد پائیز استـــ
بت نامهربانم وقتی آگه گردد از حالم
که بیند مهربان با غیر، یار مهربانش را
که بیند مهربان با غیر، یار مهربانش را
یک نفر گفت شعر یعنی چه؟!؟
چشم های تورا مثال زدم....
چشم های تورا مثال زدم....
رفتم که از دیوانه بازی دست بردارم
تا اخم کردم مطمئن شد دوستش دارم
تا اخم کردم مطمئن شد دوستش دارم
گر چه من خود ز عدم دلخوش و خندان زادم
عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن
عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن
نترسم که با دیگری خو کنی
تو با من چه کردی که با او کنی؟!
تو با من چه کردی که با او کنی؟!