شعر °اشعار تک بیتی°

[!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است.]

عشق یعنی تو بمانی و بدانی من نیز
به کلاس دگری غیر خــودت مردودمـ

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

کاش می شد عمر خود را هدیه می دادم به او
زندگی را دوست دارم، مادرم را بیشتر...

 

[!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است.]

گر از یادم رود عالَم تو از یادم نخواهی رفت
به شرطِ آن که گهگاهی تو هم از من کُنی یادی

 

[!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است.]

همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
آنچه در خواب نشد، چشم من و فکر تو بود

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

دلم خوش است میان شکنجه پاییز
چه باشم و چه نباشم ، بهار نزدیک است

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

مینالم از فراغت دانی چه بی قرارم
یارا بیا که این دل درحال انفجار است

 

[!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است.]

ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی
که چشمش وقت گل چیدن به چشم باغبان افتد

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

سوزش چشم من از لذت"زیبایی توست"
خیره بر تو شده ام،پلک زدن یادم رفت

 

[!!AMINKHAN!!!!AMINKHAN!! عضو تأیید شده است.]

بودنت فلسفه ی روشنِ آرامش هاست
دوریِ روی تو را همچو اجل ساخته اند

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

مثل یک شعر مرا تنگ در آغوش بگیر
که هوایِ غزلم سخت شبیه تن توست