نظارت همراه رمان اقلیم تباهی | ناظر: malihe
- نویسنده موضوع Blu moon
- تاریخ شروع
بهتر نیست چشم‌های هلنا بسته بشه؟!
پدره قرار بوده جلو چشما دخترش جون بده و بمیره و این دیالوگ به همین منظور نوشته شده
منظورتون رو متوجه نشدم که مشکل چیه ویرایشش کنم
منظورتون رو متوجه نشدم که مشکل چیه ویرایشش کنم
فکر کردم روحشه اومده تو خواب و بیداری دخترهپدره قرار بوده جلو چشما دخترش جون بده و بمیره و این دیالوگ به همین منظور نوشته شده
پس هیچی
اها نه زدم فلش‌بک سه سال قبل
دیـوا
مدیر ارشد دپارتمان کتاب + مدیر تالار کپیست
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر رسـمی تالار
منتقد ادبی
مترجم
کپیـست
سلام عزیزم
تو رمانت دیدم مثلا نوشتی (با فریاد)
یا (هق هق )
خب ما احساسات اینطوری برای رمان نمی‌گیم
تو فیلمنامه و نمایشنامه اینطوری مینویسیم
و بهتره بگی با فریاد گفت:
یا صدای هق هق‌م که ...
باید توصیف کنی
تو رمانت دیدم مثلا نوشتی (با فریاد)
یا (هق هق )
خب ما احساسات اینطوری برای رمان نمی‌گیم
تو فیلمنامه و نمایشنامه اینطوری مینویسیم
و بهتره بگی با فریاد گفت:
یا صدای هق هق‌م که ...
باید توصیف کنی
اوکی درست میکنم
پارت جدید گلم
خسته نباشی عزیزم چند تا نکته‌ی نگارشی و چند تا نکته ویرایشی و ایده دارم برات...
بزار
از مصدر گذاشتن میاد پس میشه: بذارچندین بار اشتباه کرده بودید فکر کردم اشتباه تایپی بوده! بدون گفتن ویرایش زدم.
ضمن این که کلمات رو اینطوری ننویسید:
- ام… اما- اما، یا اما…این روش برای زمانی که توی اوج هیجان مثل وقتی که اون طوطی رو می‌دید. مشکلی نداشت ولی حالا که یک گفت‌وگوی عادی بین دوتا دوست جالب نیست.
بنظرم به رمانتون کمی سرعت بدین، عذر می‌خوام که اینقدر صریح میگم ولی به عنوان یک خواننده حالا چون دیر به دیر پارت میذارید یا این که کم پارت میذارید، یا واقعا خیلی طول کشیده و خسته کننده شده. ریشه یابی کنین. و حتماً صحنه‌هایی بچینید که خواننده نگه سناریو کم آوردید و حرف‌های تکراری می‌زنید!
مثلا لازم نیست هی ازش بپرسه چرا بهم میگی تو رکسانا نیستی بعد باز اون توضیح بده که چرا می‌گفته. مثلا روسکانا می‌تونه اول سعی‌کنه هلنا رو آرومش کنه بعد با استرس این که چه اتفاقی برای دوستش افتاده، میگه من زنگ زدم پلیس بیاد اگه حالت خوبه، اونا پشت در منتظرن که بیان باهات حرف بزنن. بعد این بپرسه پلیس برای چی چه اتفاقی افتاده. روکسنا تعریف کنه که چی شده و چیزایی که دیده و ماجرای خون‌هارو بگه...
منتظر ادامه‌ی ماجرای رمانت هستم. عالی بود
موفق باشی!
آخرین ویرایش:
ممنونم عزیزم یکم بی دقت تایپ کردم
بله درست میگین این ضعیف ها حتما از کم تجربگی منه و بیشتر دقت میکنم خوشحال میشم اگه بازم نظری راجب داستان رمانم داشتی بهم بگی تا بهم کمک کنه
♥
بله درست میگین این ضعیف ها حتما از کم تجربگی منه و بیشتر دقت میکنم خوشحال میشم اگه بازم نظری راجب داستان رمانم داشتی بهم بگی تا بهم کمک کنه
♥