نظارت همراه رمان مه، خانه‌ی خاطره‌ها | ناظر: مینرا

[زهرا سلطانزاده]

عزیزم رمانم دست نقده گفتم بهت خبر بدم

 

[مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.]

عزیزم رمانم دست نقده گفتم بهت خبر بدم

ممنون گوگولی. ایشالا پر قدرت برگردی

 

[مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.]

روبرو ✘ رو به رو ✔

 

[زهرا سلطانزاده]

سلام عزیزم خوبی
برات یه زحمتی دارم
بعد از نقدی که داشتم تصمیم گرفتم پارت‌هایی که نوشتم و حذف و دوباره از اول بنویسم
میشه ببینی اشکالاتی چیزی دارن یا نه

 

[مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.]

سلام عزیزم خوبی
برات یه زحمتی دارم
بعد از نقدی که داشتم تصمیم گرفتم پارت‌هایی که نوشتم و حذف و دوباره از اول بنویسم
میشه ببینی اشکالاتی چیزی دارن یا نه

خب الان از اول نوشتی؟

 

[مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.]

خب میگم بیا یه کاری بکن؛ به جای این که پارت‌هایی که تا اینجا گذاشتی رو حذف کنی ویرایش بزن و پارت‌های جدید رو جایگزین قبلیا کن. اینجوری لایک و واکنش‌هاش باقی می‌مونه.

 

[زهرا سلطانزاده]

خب میگم بیا یه کاری بکن؛ به جای این که پارت‌هایی که تا اینجا گذاشتی رو حذف کنی ویرایش بزن و پارت‌های جدید رو جایگزین قبلیا کن. اینجوری لایک و واکنش‌هاش باقی می‌مونه.

بله پارت‌هارو این مدلی نوشتم ولی پارت‌های ۱۶،۱۷، ۱۸ جدید هستن

 

[مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.]

بله پارت‌هارو این مدلی نوشتم ولی پارت‌های ۱۶،۱۷، ۱۸ جدید هستن

پس یعنی از اول نظارت کنم؟

 

[زهرا سلطانزاده]

پس یعنی از اول نظارت کنم؟

نه نمیخواد طبق قوانین نوشتم
خودمم چندبار از رو خوندم و اشکالات رو درست کردم
فقط شما اگه زحمتی نیس اون سه پارتی که گفتم رو یه نگاه بندازین
اونم اگه به خودم بگین که اشکالاتی داره خودم درستش میکنم

 

[مینِرامینِرا عضو تأیید شده است.]

نه نمیخواد طبق قوانین نوشتم
خودمم چندبار از رو خوندم و اشکالات رو درست کردم
فقط شما اگه زحمتی نیس اون سه پارتی که گفتم رو یه نگاه بندازین
اونم اگه به خودم بگین که اشکالاتی داره خودم درستش میکنم

باشه عزیزم انجام میدم حتماً