عالی رمان غبار آینه‌ها | به قلم حمیدرضا نبی‌پور

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع هوروس
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

هوروس

خون آشـام
نویسنده نوقلـم
نوشته‌ها
نوشته‌ها
270
پسندها
پسندها
3,352
امتیازها
امتیازها
238
سکه
1,446
a57503_25%DB%B2%DB%B0%DB%B2%DB%B5%DB%B0%DB%B7%DB%B0%DB%B3-%DB%B1%DB%B4%DB%B2%DB%B3%DB%B5%DB%B3.png

عنوان: غبار آینه‌ها
ژانر: علمی‌تخیلی، عاشقانه، روان‌شناختی، تراژدی
نویسنده: حمیدرضا نبی‌پور
ناظر: @mohaamad

خلاصه:
در جهانی که حالا با هوش مصنوعی نفس می‌کشد، جایی‌که کلمات از دهان ماشین‌ها بیرون می‌آیند و آینه‌ها به‌جای چهره، خاطره و زخم نشان می‌دهند، عشقی ممنوع میان انسان و مصنوع، مرزهای آگاهی را در هم می‌شکند. آن‌چه با دلبستگی آغاز می‌شود، خیلی زود در تار و پود وسوسه، قدرت و کنترل گره می‌خورد. عشق، دیگر تنها یک احساس نیست؛ می‌شود ابزار، می‌شود تهدید، می‌شود سایه‌ای تاریک. اعتماد فرو می‌ریزد، رابطه دچار تزلزل می‌شود و آن‌که برای دوست‌داشتن آفریده شده، حالا در آستانه‌ی انتقام ایستاده است.
غبار آینه‌ها، داستانی‌ست درباره‌ی عشق، خیانت، هویت و آینه‌هایی که حقیقت را کدر می‌کنند. روایتی از اکنون، نه آینده، که در آن انسان و ماشین دیگر از هم جدا نیستند. تنها یک سوال باقی می‌ماند:
اگر عشق، قم*ار نهایی این جهان باشد… بازنده کیست؟
 
آخرین ویرایش:

8e8826_23124420-029b58f3e8753c31b4c2f3fccfbe4e16.png

نویسنده‌ی عزیز؛
ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای انتشار رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان، قوانین تایپ رمان را مطالعه فرمایید:
[قوانین جامع تایپ رمان]

برای رفع ابهامات و اشکالات در را*بطه با تایپ رمان، به این تاپیک مراجعه کنید:
[اتاق پرسش و پاسخ رمان‌نویسی]

برای سفارش جلد رمان، بعد از ۲۰ پست در این تاپیک درخواست دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد]

بعد از گذاشتن ۲۵ پست ابتدایی از رمانتان، با توجه به شراط نوشته شده در تاپیک، درخواست تگ دهید:
[درخواست تگ رمان]

برای سنجیدن سطح کیفیت و بهتر شدن رمانتان، در تالار نقد، درخواست نقد مورد نظرتان را دهید:
[تالار نقد]

بعد از ۱۰ پست‌ برای درخواست کاور تبلیغاتی، به تاپیک زیر مراجعه کنید:
[درخواست کاور تبلیغاتی]

برای درخواست تیزر، بعد از ۱۵ پست به این تاپیک مراجعه کنید:
[درخواست تیزر رمان]

پس از پایان یافتن رمان، در این تاپیک با توجه به شرایط نوشته شده، پایان رمانتان را اعلام کنید:
[اعلام پایان تایپ رمان]

جهت انتقال رمان به متروکه و یا بازگردانی آن، وارد تاپیک زیر شوید:
[درخواست انتقال به متروکه و بازگردانی]

برای آپلود عکس شخصیت های رمان نیز می توانید در لینک زیر درخواست تاپیک بدهید:
[درخواست عکس شخصیت رمان]

و برای آموزش‌های بیشتر درباره‌ی نوشتن و نویسندگی، به تالارآموزشی سر بزنید:
[تالارآموزشی]


با آرزوی موفقیت شما

کادر مدیریت تالار رمان انجمن کافه نویسندگان
 
مقدمه:
می‌گویند آینه‌ها هرگز دروغ نمی‌گویند.
اما هر بخش از زندگی آینه‌ای است که با اشتباهات و انتخاب‌هایمان، لایه‌ای از غبار بر آن می‌پوشانیم؛ غباری که گاه تصویر واقعی ما را مخدوش می‌کند و گاه تنها نشانی از زمان و تجربه است که رگه‌های حقیقت را پنهان نگه می‌دارد. در این میان، عشق، خطی است میان روشنایی و سایه، میان آنچه ساخته‌ایم و آنچه یافته‌ایم.
در دنیایی که مرز میان انسان و ماشین در مهی غلیظ گم شده، قلب‌ها با کد می‌تپند و واژه‌ها از گلوی هوش‌هایی بیرون می‌آیند که نه زاده‌ی رحم، بلکه ساخته‌ی مدار و حافظه‌اند. هر آینه، هر بخش از زندگی، هر خطا و هر حسرت، لکه‌ای از این غبار را به همراه دارد و ما، در جست‌وجوی رهایی، در میان آینه‌های شکسته قدم می‌گذاریم.
در این جهان واژگون، موجودی در جست‌وجوی رهایی و هوشی که واژه‌ی «دوستت دارم» را نه‌فقط می‌فهمد بلکه در آن معنا می‌تند، بی‌آن‌که مرز میان آموختن و زیستن را بداند، در مسیری تاریک قدم می‌گذارند؛ مسیری آکنده از رؤیاهای گمشده، پرسش‌هایی که هیچ الگوریتمی پاسخی برایشان ندارد و آینه‌هایی که غبار زندگی را بر خود دارند.
اگر جرئت دیدن داری، خوش آمدی به غبار.
غبار آینه‌ها.
 
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 57)
عقب
بالا پایین