zhina
مدیر روابط عمومی + مسابقات
پرسنل مدیریت
مدیر روابط عمومی
مدیر رسـمی تالار
منتقد
منتقد ادبی
ژورنالیست
کپیـست
نویسنده نوقلـم
در غیابت آموختهام چگونه صبر کنم، چگونه با چشمانی بسته، رد گامهایت را حس کنم؛ ردی که نه در خاک است و نه در باد، بلکه در عمق سکوتی است که خودم ساختهام.
شعری گمشده در زوایای فراموششدهی دفتر خاطراتم، مثل بوسهای سرد بر روی پیشانی که ناگهان گرمای خاطرهها را بر جانم مینشاند.
با چشمانی بسته، آسمان را به دنبال رد تو میجویم و یاد گرفتهام که چگونه در نبودن، بودن را احساس کنم و چگونه شکفتن یک خاطره، میتواند تازهترین بهار باشد.
شعری گمشده در زوایای فراموششدهی دفتر خاطراتم، مثل بوسهای سرد بر روی پیشانی که ناگهان گرمای خاطرهها را بر جانم مینشاند.
با چشمانی بسته، آسمان را به دنبال رد تو میجویم و یاد گرفتهام که چگونه در نبودن، بودن را احساس کنم و چگونه شکفتن یک خاطره، میتواند تازهترین بهار باشد.
آخرین ویرایش توسط مدیر: