در حال تایپ فن فیکیشن‌ راکوئیرن| فاطمه.ع‌

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع ballerina
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

کدوم شخصیت رن رو دوست دارین؟

  • طعنه هاش

    رای: 0 0.0%
  • یخی بودنش

    رای: 0 0.0%
  • بی‌تفاوتیش

    رای: 0 0.0%
  • همه اش

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    0

ballerina

کاربر جدید
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
45
پسندها
پسندها
283
امتیازها
امتیازها
53
سکه
477
عنوان: راکوئیرن¹
برگرفته از شاهزاده تنیس
ژانر: درام، معمایی،‌ عاشقانه، ورزشی
نویسنده : فاطمه.ع
خلاصه :
رن اچیزن، نابغهٔ ۱۴سالهٔ تنیس، پس از قهرمانی در آمریکا به ژاپن بازمی‌گردد و در مدرسه‌ای جدید شروع به بازی می‌کند. اما زیر سطح موفقیت‌های ورزشی او، رازهای خانوادگی عمیقی نهفته است.
1. Ra-koi-ren( ضربه‌ای که تمام قوانین بازی را شکست، راکت آهنین)
 
آخرین ویرایش:
8e8826_23124420-029b58f3e8753c31b4c2f3fccfbe4e16.png



نویسنده‌ی عزیز؛
ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای انتشار رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ وانشات، قوانین تایپ وانشات را مطالعه فرمایید:
قوانین تایپ وانشات | کلیک کنید

برای رفع ابهامات و اشکالات در را*بطه با تایپ وانشات، به این تاپیک مراجعه کنید:
[اتاق پرسش و پاسخ ]

برای سفارش جلد وانشات،در این تاپیک درخواست دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد]

پس از پایان یافتن ، در این تاپیک با توجه به شرایط نوشته شده، پایان وانشات را اعلام کنید:
[اعلام پایان تایپ وانشات]

جهت انتقال رمان به متروکه و یا بازگردانی آن، وارد تاپیک زیر شوید:
[درخواست انتقال به متروکه و بازگردانی]

و برای آشنایی بیشتر با وانشات می‌توانید تاپیک زیر را مطالعه کنید
[معرفی وانشات]

با آرزوی موفقیت شما
کادر مدیریت تالار رمان انجمن کافه نویسندگان​
 

مقدمه:
خط قرمز بین برنده و بازنده، به باریکی تور تنیس بود... و رن اچیزن دقیقاً روی آن ایستاده بود.
صدای توپ‌ها مثل نبض یک راز قدیمی می‌زد. هر ضربه، سوالی بی‌جواب را در ذهن رن زنده می‌کرد:
  • چرا دستان نانجیرو هنگام گفتن «خوش آمدی» می‌لرزید؟
  • چرا آتوبه آن شب بارانی، گردنبند عجیبش را پنهان کرد؟
  • و چرا توپ‌های تمرینی همیشه به سمت آن نقطهٔ سوخته در حصار زمین می‌رفتند؟
«بازی فقط روی زمین تنیس نیست... .»
این آخرین جملهٔ مربی پیش از سکوت مرموزش بود.
حالا رن باید بین سه انتخاب یکی را برمی‌گزید:
  • گریز از گذشته
  • مقابله با حقیقت
  • یا باز کردن دروازهٔ جهنمی که سالها بسته مانده بود... .
 
عقب
بالا پایین