شعر °اشعار تک بیتی°

می شود معشوق با لبخند زیباتر، ولی
چهره ی هر عاشقی همراه با غم دیدنیست
 
نیمه ی خالیِ لیوان را فقط می دید، حیف
دستِ من شاید تهی ... اما دلم لبریز بود
 
نیکی هنری نیست به امید تلافی
احسان به کسی کن که به کار تو نیاید
 
مویِ شمشیری و ابروی کمانی شرط نیست
رازِ غارت کردنِ این هند ، نادر بودن است
 
گفته بودم که تو را دوست ندارم دیگر...
درد آنجا که عمیق است به حاشا برسد
 
عقب
بالا پایین