کافه کتاب کتاب‌هایی که میخوانیم!

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع سونی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
اون یادش رفته که خودش یک زمانی رویای کس دیگه‌ای بود.

سیرک شبانه - ارین مورگنشترن
 
بهتره آدم یه الماس آفریقایی داشته باشه تا یه گونی سنگ معیوب.

سیرک شبانه - ارین مورگنشترن
 
لحظه‌ای تردید می‌کند، اما می‌داند که بعدها، صرف‌نظر از این‌که چه اتفاقی می‌افتد، به خاطر این‌که حداقل سعیش را نکرده از خودش متنفر می‌شود.

سیرک شبانه - ارین مورگنشترن
 
این آدم‌ها غیر قابل تحمل‌اند.

سیرک شبانه - ارین مورگنشترن
 
مردم چیزی رو می‌بینن که می‌خوان ببینن. و در اکثر موارد چیزی رو که بهشون گفته می‌شه می‌بینن.

سیرک شبانه - ارین مورگنشترن
 
خوشحال نیستم. خوشحال نیستم. این دو کلمه را به خودش گفت. به نظرش این بهترین توضیح برای حال آن روزهایش بود. شادی را مثل نقابی بر صورتش می‌زد.

فارنهایت 451 - ری‌ برد بری
 
تلویزیون واقعیه. آنیه، بعد داره. بهت می‌گه به چی فکر کنی و درگیر چی باشی. باید درست باشه. به نظر خیلی درست می‌آد. طوری بهت حمله می‌کنه و نتیجه‌گیری‌هاشو تو مغزت می‌کنه که اجازه اعتراض رو ازت می‌گیره.

فارنهایت 451 - ری‌ برد بری
 
-تو تنها چیزی هستی که به زندگی‌ام معنا می‌دهد. اگر بروی فکر کنم خودک*شی کنم.
+تو باید خودت رو به دکتر نشون بدی. من دوست دارم کمکت کنم.
-تو به دلیل کاری که کرده‌ام فکر می‌کنی دیوانه‌ام. من دیوانه نیستم. تنها دلیل کارم این بود که، خب، من هیچکس را ندارم. تمام عمرم فقط تو بوده‌ای که از ته دل دوست داشتم بشناسمش
+این بدترین نوع بیماریه

کلکسیونر - جان فاولز
 
لحن حرف زدن آدم‌هاست که دست‌شان را رو می‌کند نه خود چیزهایی که می‌گویند.

کلکسیونر - جان فاولز
 
حتی زمان‌هایی بود که فکر می‌کردم فراموشش خواهم کرد. ولی فراموش کردن چیزی نیست که دست خودت باشد، برایت اتفاق می‌افتد. منتها برای من اتفاق نیوفتاد.

کلکسیونر - جان فاولز
 
عقب
بالا پایین