1/16/24 نویسنده موضوع #71 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 لای سطرهایم گریه میکنم و چترهایتان را برای استعارهء باران باز میکنید ((ليلا كردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
1/16/24 نویسنده موضوع #72 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 بعد از تو یخبندونه تو سینهم قلبم یه سوز لعنتی داره قطب جنوبه زندگی بیتو تو استخونام برف میباره ((ليلا كردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
بعد از تو یخبندونه تو سینهم قلبم یه سوز لعنتی داره قطب جنوبه زندگی بیتو تو استخونام برف میباره ((ليلا كردبچه))
1/16/24 نویسنده موضوع #73 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 آن قدر عمیق در خودم ریشه کرده ام که همین روزها انگشتان پایم به آب می رسند بی آنکه در این خانه آب از آب تکان خورده باشد ((لیلا کردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
آن قدر عمیق در خودم ریشه کرده ام که همین روزها انگشتان پایم به آب می رسند بی آنکه در این خانه آب از آب تکان خورده باشد ((لیلا کردبچه))
1/16/24 نویسنده موضوع #74 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 باور كنيد ديگر نمى توانم دست كسى را كه يك بار رها كرده ام، بگيرم او تا ابد در حال سقوط در من است....! ((لیلا کردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
باور كنيد ديگر نمى توانم دست كسى را كه يك بار رها كرده ام، بگيرم او تا ابد در حال سقوط در من است....! ((لیلا کردبچه))
1/16/24 نویسنده موضوع #75 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 برقص پیش از انکه پروانه ها خاطره گل های پیراهنت را برای شکوفه های پلاسیده تعریف کنندو حریر نازک دامنت را دست های زبر زندگی نخ کش کند! ((لیلا کردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
برقص پیش از انکه پروانه ها خاطره گل های پیراهنت را برای شکوفه های پلاسیده تعریف کنندو حریر نازک دامنت را دست های زبر زندگی نخ کش کند! ((لیلا کردبچه))
1/16/24 نویسنده موضوع #76 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 و كسي كه تورا ديده باشد پاييز هاي سختي خواهد داشت ((ليلا كردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
1/16/24 نویسنده موضوع #77 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 میخواهی دلتنگت نباشم انگار كه بخواهی شیروانی های "رشت" خیس نباشند! انگار كه بخواهی زمستان های "الموت" سرد نباشند! انگار كه بخواهی پاییزهای روستای چنار ِ "كاشان" زرد نباشند !! دنیا اما کاری به خواستن ِ هیچ كس ندارد، من هم سال هاست میخواهم كنارم باشی... ((لیلا كردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
میخواهی دلتنگت نباشم انگار كه بخواهی شیروانی های "رشت" خیس نباشند! انگار كه بخواهی زمستان های "الموت" سرد نباشند! انگار كه بخواهی پاییزهای روستای چنار ِ "كاشان" زرد نباشند !! دنیا اما کاری به خواستن ِ هیچ كس ندارد، من هم سال هاست میخواهم كنارم باشی... ((لیلا كردبچه))
1/16/24 نویسنده موضوع #78 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 دستهایم ده مرد زحمتکشاند، خُرد و خمیر، ایستاده در صف نان که هرروز عصر، خمیده و خالی به خانه برمیگردند مردها خم میشوند و مشتهاییکه به در میکوبم، یکجفت پوچ کوچک غمگیناند که در خود پنهان شدهاند ((لیلا کردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
دستهایم ده مرد زحمتکشاند، خُرد و خمیر، ایستاده در صف نان که هرروز عصر، خمیده و خالی به خانه برمیگردند مردها خم میشوند و مشتهاییکه به در میکوبم، یکجفت پوچ کوچک غمگیناند که در خود پنهان شدهاند ((لیلا کردبچه))
1/16/24 نویسنده موضوع #79 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 ماه تنها شبیه خودش بود و آسمان از سر بیکاری داشت صورتش را باد میزد دوستت نمیداشتم، چه میکردم؟ دنیا برای ادامۀ زندگی توجیه شاعرانهای میخواست. ((لیلا کردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
ماه تنها شبیه خودش بود و آسمان از سر بیکاری داشت صورتش را باد میزد دوستت نمیداشتم، چه میکردم؟ دنیا برای ادامۀ زندگی توجیه شاعرانهای میخواست. ((لیلا کردبچه))
1/16/24 نویسنده موضوع #80 ? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن تاریخ ثبتنام 3/14/21 نوشتهها 2,171 پسندها 2,598 امتیازها 273 سکه 15 سنگینتر از گوشهایش مدالهای بر سینهاش بود ژنرال پیری که یادش نمیآمد سالها برای کدام جناح جنگیدهست دیروز عصر مرگ از پشتسر صدایش کرد، نشنید رفت مقابلش ایستاد و مدالها کلاه از سر مرگ برداشتند مرگ خم شد دست پیرمرد را بوسید و باهم از کادر خارج شدند. ((لیلا کردبچه)) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
سنگینتر از گوشهایش مدالهای بر سینهاش بود ژنرال پیری که یادش نمیآمد سالها برای کدام جناح جنگیدهست دیروز عصر مرگ از پشتسر صدایش کرد، نشنید رفت مقابلش ایستاد و مدالها کلاه از سر مرگ برداشتند مرگ خم شد دست پیرمرد را بوسید و باهم از کادر خارج شدند. ((لیلا کردبچه))