همگانی معرفی کاربران کافه

نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,123
پسندها
پسندها
8,209
امتیازها
امتیازها
453
سکه
715
بنام خدا

درود عزیزان🌱
همونطور که عنوان تاپیک گویای همه چیزه،
توی این تاپیک کاربرهای عزیز در صورت تمایل می‌تونن یه معرفی برای شناخت بیشتر و اینکه با هم بیشتر آشنا بشیم داشته باشند.
این تاپیک فقط برای معرفی هست
پس لطفا احوال پرسی و صحبت های دیگه رو در گفتگوی آزاد مطرح کنید.

برای مثال میتونید اطلاعاتی نظیر:
اسم:
سن:
محل سکونت:
علایق:
نحوه اشنایی با کافه:
تحصیلات:
تایپ شخصیتی:
رویایی که داری:
و...
رو بگید🌹

 
از خودم بخوام شروع کنم،
باید بگم که
سارا سجادیان هستم
20 سالمه
ساکن یکی از شهر‌های استان فارسم
نقاشی کردن می‌تونه من رو به کل به یه دنیای دیگه ببره و عاشق اینم که نقاشی های مختص خودم که قالبن برا بقیه نامفهومن رو کار کنم.

با کافه نويسندگان وقتی که دچار فرسودگی قلم شده بودم آشنا شدم. تصمیم گرفتم یه مدت چیزی ننویسم و با خوندن داستان‌ کوتاه‌های فانتزی که بچه‌ها اینجا می‌نوشتند توی انجمن‌ موندگار شدم.

تحصیلات هم اگر خدا بخواد می‌خوام مترجمی زبان بخونم.
تایپ شخصیتیم هم infp عه.
یک عدد درونگرای پر حرف!
و البته آدم احساسی ای که سعی می‌کنه در نهایت با منطق آخرین تصمیم رو بگیره.
به شدت هم توی دنیای خودم با حقیقت ها سیر می‌کنم و زیاد با جهان واقعی آشناییتی ندارم.
رویام هم تبدیل شدن به یه نویسنده مطرح توی بخش داستان کوتاهه.
 
سلام
من یاسمن بهادری هستم اهل بوشهر. متولد ۱۲ مهر ۱۳۸۴ و تقریبا ماه بعد ۱۹ ساله میشم.
از طریق گردش اینترنتی برای انتشار اثرم با انجمن اشنا شدم و الان دیگه ۳ سالی میشه که عضو این خانوادم.
امسال دیپلم رشته ادبیات و علوم انسانی رو گرفتم و اگه خدا بخواد دوست دارم رشته حقوق بشینم.
عاشق پرسپولیسم و یکی از علایق مهم زندگیمه. دوست دارم طراحی چهره رو یاد بگیرم.
یادگیری زبان انگلیسی و عربی رو خیلی دوست دارم ولی کو حوصله؟4t_:(
درونگراییم شدیده و مشکلاتمو در منطق تمام با خودم حل میکنم.
بزرگترین ارزوم اینه که یه وکیل موفق بشم و آثاری رو ارائه بدم که اگر شخصی که به کتاب توجهی نداره اونارو بخونه شیفته کتابخونی بشه.


بماند به یادگار ۱۱ شهریور ۱۴۰۳....21:50
 
سلام.
من گیتی‌ام ملقب به رهگذر شب. ساکن استان تهران ولی اصالتاً اهل آذربایجان شرقی و سرد ترین شهر ایران یعنی سراب.
۱۷ سالمه ولی ماه دیگه بیست و چهارم ۱۸ ساله میشم.
من مهم ترین علاقه‌ی زندگیم نویسندگی هست و سر همین هم وارد کافه نویسندگان شدم.
تجربه‌ی نویسندگی قبلی ندارم فقط تو بچگی چند تا نمایشنامه‌ی کودک برای کانون پرورش فکری نوشتم.
فیلم و سریال باز نیستم ولی هر کتابی که به دستم برسه رو می‌خونم و نه به ژانر نه به موضوع و نه به نویسنده توجه نمی‌کنم.
نویسنده‌های مورد علاقه‌م آگاتا کریستی و ژول ورن و محمد رفیع ضیایی ان (که قشنگ معلومه هیچ ربطی به هم ندارن)؛ شاعرهای مورد علاقه‌م هم تمومی ندارن اون‌قدر زیادن ولی از همه بیشتر حافظ و فردوسی.
الآن تقریباً یه ساله که دفاع شخصی کار می‌کنم.

و سخن آخر این‌که: خیلی کافه نویسندگان رو دوست دارم و محفل گرم و صمیمی‌ای داریم :blue_heart:
 
سلام0c9027_25105
منم زهرا حسینی‌ام، از پارسال تو کافه نویسندگان Zizi شدم و کاملا راضی‌ام_15-":
۱۸ سالمه و اصالتا تهرانی‌ام ولی ساکن مشهدم.
نه درونگرام و نه برونگرا، شخصیت میانگرایی دارم و سعی میکنم با همه آدما ارتباط برقرار کنم ولی تنهایی خودمو بیشتر دوست دارم.
من عاشق خرید خونه‌ام =) مخصوصاً خرید وسایل دکوری و تزئینی، عاشق فیلم دیدنم، از رمان خوندن لذت می‌برم، شعر خوندن رو هم دوست دارم و بخوام از شاعرای مورد علاقم بگم قطعاً از سهراب سپهری و اخوان ثالث میگم-8-{}\"
هرچقدر شعرای این دو نفر رو بخونم خسته نمیشم.
فکر کنم از سال ۹۹ من با انجمن‌های رمان نویسی آشنا شدم، تو سنی بودم که فکر می‌کردم قراره نویسنده بزرگی بشم+37>} (چندباری هم چندتا متن آبکی و کلیشه‌ای به اسم رمان نوشتم ولی خدا رو شکر جایی به اشتراک نذاشتم) خیلی رمان می‌خوندم خیلی.. دنبال یه رمانی می‌گشتم که با یکی از انجمن‌های همکار آشنا شدم، همونجا با @مَـهـوا سوگل عزیزم دوست شدم و اون اینجا رو بهم معرفی کرد8c6227_25l4t-icon12
زیاد نمیومدم اینجا تا اینکه یه شبیییی از شب‌های تابستون نمی‌دونم دو یا سه سال پیش بود داشتم فیلم می‌دیدم یه مشکلی برای لپ‌تاپم به وجود اومد، مثثثثلاً اومدم اینجا یکی بهم کمک کنه گول خوردم مدیر شدم+37>} (بهترین دوران انجمن‌گردیم بود)
خولاصههه که اینجوریا بود.
رویا زیاد دارم ولی حوصله ندارم تایپ کنم الان درحال حاضر بزرگترین رویام اینه به همه آرزوها و رویاهام برسم-4-+=_
 
بنام خدا

درود عزیزان🌱
همونطور که عنوان تاپیک گویای همه چیزه،
توی این تاپیک کاربرهای عزیز در صورت تمایل می‌تونن یه معرفی برای شناخت بیشتر و اینکه با هم بیشتر آشنا بشیم داشته باشند.
این تاپیک فقط برای معرفی هست
پس لطفا احوال پرسی و صحبت های دیگه رو در گفتگوی آزاد مطرح کنید.

برای مثال میتونید اطلاعاتی نظیر:
اسم:
سن:
محل سکونت:
علایق:
نحوه اشنایی با کافه:
تحصیلات:
تایپ شخصیتی:
رویایی که داری:
و...
رو بگید🌹

(از اون‌جایی که بعد از مدت‌ها پادکستم رو ضبط کردم و منتظر کلی نظر بودم اما بی‌لیاقت‌ها فقط لفت دادنe03627_25hh2y-154fs232528حوصلم سر رفته و اومدم تو این چیز میزا شرکت کنم)
خب
اسمم که گفتن نداره😂 آیناز تابش متولد ۱۲ شهریور ۱۳۸۸ و ساکن تهران (نزدیک کوه‌هاش😂)
علایق؟ سوال کلی‌ایه
اما چیزهایی که من رو تو این دنیا نگه داشتن شکلات خرگوشی، بستنی بلوبری، تخمه از هر نوعی، انواع و اقسام لواشک، تعریف و تمجید زیاد😌، کتاب‌های سمبولیک، فلسفه (خصوصا مثلث کامو و سارتر و کافکا) تاریخ، نویسندگی و ادبیات، فیلم و سریال و نمایش، نقاشی‌ها، جامعه‌شناسی و در نهایت علوم سیاسیه (حدس می‌زنید رشتم چیه حالا؟ بله! تجربی:)) )
تحصیلاتم بسی درخشانه و سال دهم دبیرستانم😂
من INTP ام، ولی اصلا بهم نمی‌خوره. بهتره بگم همیشه یک ENFP باقی می‌مونم😂 ولی خب هر بار تست دادم اخیرا INTP بودم
(جالبه بدونید هوش مصنوعی می‌گه تیپ شخصیتی ژرار گایگر توی دگمم INTP عه😂)
رویاهام؟ خیلی وسیعن

چاپ کتاب‌هام، انیمیشن و فیلم شدنشون، اسکار و نوبل ادبیات گرفتن، یه مراسم امضا (این تشریفات ادایی یه اسم مختصر و خوبی داشت که یادم نمیاد)، بیست میلیونی شدن پادکستم😂 و در آخر پول بسیار😭😂

خلاصه‌ این‌که همین خلاصه
 
سلام به همه‌ی هم‌قهوه‌ای‌های کافه :)
من سینا صیقلی هستم، اهل اردبیل. متولد نیمه‌های بهار (اردیبهشت) سال ۸۴
دانشجوی بهداشت محیط‌ام، اما بیشتر از لوله و میکروب، ذهنم درگیر رمان و قصه و ساختن دنیاهای خیالیه 0c9027_25105
با انجمن از طریق جست‌وجو دنبال محیطی برای نویسنده‌ها آشنا شدم و خوشحالم که اینجا رو پیدا کردم. حالا می‌تونم بگم یه گوشه‌ی ثابت از زندگیمه. عاشق داستان‌های عجیب، فضاسازی‌های سنگین و شخصیت‌هایی‌ام که درد میکشن اما رشد میکنن. درون‌گرا هستم ولی اگه بحث به ادبیات و نوشتن برسه، می‌تونم تا صبح حرف بزنم.
علاقه‌هام؟ ترکیب عجیبیه از روانشناسی، نویسندگی، موسیقی، بارون، قدم‌زدن شبانه، و فکر کردن به چیزایی که هیچ‌کس وقت فکر کردن بهشون رو نداره. تایپ شخصیتیم هم INFJ هست، از اونایی که کم حرف میزنن ولی ذهن‌شون پر از دیالوگه
بزرگ‌ترین آرزوم اینه که بتونم داستان‌هایی بنویسم که هم عمیق باشن، هم اثرگذار. از اونایی که وقتی می‌خونی، یه چیزی ته دل آدم تکون می‌خوره.
و خب... اگه یه روز بشه کسی ازم نقل‌قول کنه، فکر کنم خوشحال‌ترین نویسنده میشم :)
 
اسمم که مشخصه حسامم
سن: اواخر ۳۰ ، وسط پاییز(آبان)
محل سکونت: : دو دهه اول زندگیم تو بندرعباس بزرگ شدم، ده یازده سالگی هم هست اومدم جایی که بهش میگیم مینی پاریس(ارومیه)
علایق: موزیک ، نویسندگی(نوقلم محسوب میشم)
نحوه اشنایی با کافه: چون از قدیم میدونستم همچبن انجمن هایی هست دوباره سرچ‌کردم دیدم به‌به انجمن های جدید اومدن..از کاربرای قدیمی انجمنی بودم که شاید جدیدا یادشون نیاد اسمشو نمی‌دونم سانسور میشه بگم یا نه ولی اولش با این شروع میشد ( نوده...یا) -4-+=_ خدا بیامرزهمدیر سایتشو
تحصیلات: کاردانی الکترونیک
تایپ شخصیتی: والا این چیزا و بلد نیستم چرا دروغ بگم .. تایپ c قیوله؟ -2-37-=} درونگرام ولی دوست دارم برونگرا باشم
رویایی که داری: اونقدر قلمم پخته بشه که محبوب بشم شاید هم معروف خدارو چه دیدی..هیچی غیر ممکن نیست
 
آخرین ویرایش:
سلاااممم علیکم -53-؟"_}
بنده مریم فواضلی متولد آبان ۱۳۸۲ و ساکن استان خوزستان شهر اهواز و عرب زبانم و ۲۱سالمه.
علایق؟ خیلییی زیاد به فیلم دیدن مخصوصا هندی و به خواندن و نوشتن به تاریخ روان و فلسفه و پختن غذا و یادگرفتن و به خواب زیاااااد و به شکلات تلخ و چیزهایی تلخ را خیلی دوست دارم💅و به امتحان کردن مکاپ‌های متفاوت و چیزهای جدید و کشف کردن و کنجکاوی کردن...علاقه دارم
نحوه آشنایی با کافه نویسندگان: یه شب قبل از خواب داشتم رویا می‌بافتم که باید بنویسم و به نویسنده بشم گفتم عه بزار اسم انجمن بزنم و رمان نویسی چی در میاد عه نگو همچنین اسمی که کشف کردم واقعی هست ( قبلا در رویاهام اسم شهری کشف کرده بودم که واقعی در اومد « مهاباد شهر کردستانی» نگوو شهرر خیالی نبوده و واقعا شهر از استان کردستان بود).
تحصیلات بنده دیپلم انسانی
تایپ شخصیتی: کلا خود درگیری زیادی دارم انسانی‌ام بیشتر از حرف زدن با خودش تا با آدم‌ها بیشتر حال می‌کنه تایپمINFJ
رویا؟ یه روز مستقل بشم و بتونم هرجای دنیا بخوام برم و یه روز نویسنده بزرگی بشم و کتاب بنویسم کتابی که در همه دنیا چاپ بشه و اینکه اسمم در تاریخ ثبت بشهBrowoBrowoBrowoمرسی مرسی
 
سلام
من ملیکام، دختر ارشد بهارم:> ۱۵ فروردین‌ماه
تجربی‌ می‌خونم و امسال کنکور دارم
اهل شرق تهرانم.
شاید وقتی یکی عکسم رو ببینه فکر کنه با یه دختر خیلی قرتی و بی‌اعتقاد مواجهه؛ ولی ظاهرم غلط اندازه حقیقت.
از درون یه عشق خیلی عجیبی به ائمه به‌خصوص امام حسین (ع) دارم که مانع انجام خیلی کارها می‌شه.
آدم میان‌گرایی هستم. با همه فاز رفاقت دارم؛ ولی افرادی که باهاشون راحتم خیلی کمن.
خوب یا بد از سن کم، وارد حرفه‌ی نویسندگی و گویندگی شدم.
تقریبا ۱۱ ۱۲ سالم بود c54c27_25ndke-hanghead
به‌مرور همه‌چیز رو یاد گرفتم به اندازه‌ی خودم‌. تو انجمن‌ها سرک می‌کشیدم. یه‌بار ناظر می‌شدم، یه بار منتقد، یه بار ویراستار که خودم همه‌چیز رو زیر و رو کنم و یاد بگیرم و بتونم رو آثار خودم کار کنم.
تو نویسندگی خیلی زمین خوردم. خیلی نا امید شدم.
ولی خب صبوری کردم تا اینکه شد. وقتی راهنمایی بودم، تو مسابقات شرکت می‌کردم و فاز رقابتی سنگین بود تو منطقه.
چندبار ازم تقدیر کردن و رتبه آوردم و دیدن که من واقعا می‌تونم.
علایقم کتاب خوندنه، درس خوندنه، رمان نوشتنه و گویندگیه.
جز مورد دوم که توش افت کردم این چندوقت سعی کردم رو بقیه‌اش زمان بذارم و پیشرفت کنم.
رویام از بچگی مهاجرت کردن بود که این روزا تمام سعی‌ام رو می‌کنم تا بهش نزدیک‌تر شم... .
🌹
 
عقب
بالا پایین