نظارت همراه نظارت رمان تاکسیدرمی | ناظر: blue lady

[HADIS.HPFHADIS.HPF عضو تأیید شده است.]

۷۸ تا ۸۲

 

[malihe]

سلام، عزیزم بررسی شد!
فقط پارت‌ها ۸۱ و۸۲ خیلی اشتباه داشتن لطفاً دقت کن.

 

[HADIS.HPFHADIS.HPF عضو تأیید شده است.]

سلام قشنگ‌من
۸۵ تا ۸۸

 

[malihe]

سلام قشنگ‌من
۸۵ تا ۸۸

چه پارت حساسی بود واقعا نفسگیر بود...
فقط یک نکته:

پشمام، قاتل زن بوده؟

بنظرم به جای پشمام از یک کلمه‌ی دیگه استفاده کنید. مثلا عجیبه، جل الخالق، واقعا، ها؟! باورم نمیشه، حتی توی مخیلم نمی‌گنجه و... لطفاً اصلاحش کنین.
موفق باشید!

 

[HADIS.HPFHADIS.HPF عضو تأیید شده است.]

۹۱ تا ۹۴
ثبت شد

 

[malihe]

سلام عزیزم، بررسی شد.
خیلی عالی بود

فرهاد: صدای یه زن بود… ولی نه هر زنی. یه زنی که زخمش کهنه بود… چرک کرده، بی‌صدا… حالا داره می‌ترکه.

بنظرم این دیالوگ و اینطوری بنویسی بهتره:
فرهاد: صدای یه زن بود، ولی نه هرزنی… زنی با یه زخم کهنه و چرک گرفته که حالا اون زخم… داره می‌ترکه.

 

[malihe]

مرسده، هنوز پای تخته، گفت:

عزیزم این جمله فعل نداره، یه بررسیش بکن

 

[HADIS.HPFHADIS.HPF عضو تأیید شده است.]

۱۰۲ تا ۱۰۶

 

[HADIS.HPFHADIS.HPF عضو تأیید شده است.]

۱۰۷ تا ۱۰۹

 

[malihe]

کاوه هیچ‌وقت آدم راحتی نبود، ولی هنوزم برام سخته باور کنم نازنین… من نمی‌گم قاتله. فقط… نمی‌تونیم بهش اعتماد کامل داشته باشیم. مخصوصاً وقتی هیچ‌کس نمی‌تونه نبودش رو اون شب تأیید کنه.
چند لحظه سکوت بین‌شون افتاد. فقط صدای قدم‌های پرستاری که از ته راهرو می‌اومد، فضا رو پُر می‌کرد.

عزیزم این قسمت کمی نامفهوم فکر کنم دیالوگ و مونولوگ قاطی شدن.