مشاعره مشاعره با حروف تعیینی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مرهم
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
روزی به پیر مِی‌کده گفتم که عمر چیست
پلکی به روی هم زد و گفتا که هان! گذشت

ش لطفا
 
روا مدار خدایا که در حریم وصال
رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد

ص لطفا
 
امیدوار بود آدمی به خیر کسان
مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان

ح لطفا
 
ذات تو غنی و ما همه محتاجیم
محتاج به غیر خود مگردان مارا

خ لطفا
 
گر چه منزل بس خطرناکست و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

س لطفا
 
عقب
بالا پایین