
پیش از آنکه نامت در دفتر نقرهای خاندان ثبت شود، باید از آستانهی سایه بگذری؛ آنجا که شمشیرهای خونین فرود نمیآیند، اما کلمات، سطر به سطر، سرنوشت را مینگارند...
در شبی که مه به رنگ خون درمیآید و ناقوسهای خفتهی قلعه طنین برمیدارند، هر نوخونزاد باید آزمونی آیینی را پشت سر گذارد تا از سوی خاندان به رسمیت شناخته شود.
این پرسشها، نه برای سنجش دانایی تو، بلکه برای سنجش پیوند قلبت با خون است؛ زیرا هر که پاسخها را از حافظه آورد، بیدعوت خواهد ماند.
و هر که پاسخها را از ضمیر آورد، بوسهی شب را بر پیشانی خواهد گرفت!
پیش از آنکه نامت در دفتر نقرهای خاندان ثبت شود، باید از آستانهی سایه بگذری؛ آنجا که شمشیرهای خونین فرود نمیآیند، اما کلمات، سطر به سطر، سرنوشت را مینگارند...
در شبی که مه به رنگ خون درمیآید و ناقوسهای خفتهی قلعه طنین برمیدارند، هر نوخونزاد باید آزمونی آیینی را پشت سر گذارد تا از سوی خاندان به رسمیت شناخته شود.
این پرسشها، نه برای سنجش دانایی تو، بلکه برای سنجش پیوند قلبت با خون است؛ زیرا هر که پاسخها را از حافظه آورد، بیدعوت خواهد ماند.
و هر که پاسخها را از ضمیر آورد، بوسهی شب را بر پیشانی خواهد گرفت!
1. رنگِ مه شبِ آغاز تولد خونزادگان چیست؟
الف) کبود
ب) قرمز
ج) نقرهای
د) سیاه
2. چه چیزی نخستین گام ورود به خاندان را رسمیت میبخشد؟
الف) سوگند وفاداری
ب) نوشیدن قطرهای خون
ج) نگارش نام در دفتر هویت
د) پیمان در حضور بانوی اعظم
3. کدام عنصر، پیوند ابدی خونزادگان را نگه میدارد؟
الف) نور ماه
ب) سایهی قلعه
ج) عهد خاموشی
د) خون نیاکان
4. چرا خونزادگان از طلوع میگریزند؟
الف) بهسبب نفرینی باستانی
ب) از بیم نور
ج) برای حفظ زیبایی
د) چون فرمان بانوی اعظم چنین است
5. عنوان شریف خاندان خونزادگان در تاریخ چیست؟
الف) نگهبانان سکوت
ب) فرزندان مه
ج) وارثان تاریکی
د) سایهزادگان سرخ
●| مُـهرشده توسط بانوی اعظم |●