در حال تایپ دلنوشته به نامِ نداشتنت | فرنیا ریس

FARYS

نویسنده نوقلم ادبیات
نویسنده نوقلـم
نوشته‌ها
نوشته‌ها
51
پسندها
پسندها
626
امتیازها
امتیازها
83
سکه
591
نام اثر: به نامِ نداشتنت
سرشناسه: فرنیا ریس
ژانر: عاشقانه، تراژدی
تعداد پارت: بیست
سال نشر: یک هزار و چهارصد چهار
منتشر شده در: انجمن کافه نویسندگان - تالار ادبیات - بخش تایپ دلنوشته.

do.php
دیباچه:
نقطه‌ی شروع این قصه، نه دیدار بود، نه نگاه.
همه‌چیز از همان‌جایی آغاز شد که نبودی؛
در لحظه‌ای که هیچ صدایی از تو نبود و جهان پر از سکوتی شد که شبیهت بود.
تو آمدی، بی‌آنکه بیایی؛ در ذهن، در خیال، در حفره‌ی خالی تمام داشته‌ها،
و من نوشتم، نه برای داشتنت؛ که برای تمام نداشتن‌هایی که نفسم را برید.
از همین‌جا شروع شد،
دلنوشته‌ای به نام تو؛
به نام نداشتنت.
 
آخرین ویرایش:
•○°●‌| به نام خالق واژگان ‌|●°○•°

do.php



نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!

‌‌


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.
‌‌


قوانین تایپ دلنوشته


شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.



درخواست جلد برای آثار

‌‌
پس از گذشت حداقل ۱۵ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.


درخواست نقد دلنوشته

‌‌

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.



درخواست تگ برای دلنوشته


همچنین پس از ارسال 20 پست پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود..


اعلام اتمام آثار ادبی

‌‌

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود..



درخواست انتقال به متروکه

‌‌‌

○● قلمتان سبز و ماندگار●○

«مدیریت تالار ادبیات»
‌‌‌‌‌
 
آخرین ویرایش:
گاهی یک ثانیه کافی‌ست
تا همه‌چیز، مثل برگ خشکی زیر پا، خرد شود.
لحظه‌ای که می‌فهمی بعضی آدم‌ها
نه در آغوشت، نه در نگاهت،
که فقط در خیال ممکن‌اند.
نه دستی برای گرفتن مانده، نه صدایی برای صدا زدن.
تنها تصویری مبهم در حافظه‌ای لجوج
که نمی‌خواهد فراموشت کند.
تو هیچ‌وقت نبودی؛
اما من سال‌هاست با نبودنت زندگی می‌کنم،
با خیال تو،
با جای خالی‌ای که پر از حضورت است.
و شاید این، تلخ‌ترین شکل عشق باشد.
 
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
عقب
بالا پایین