سرت و رو شونه ی من بزار وقتی عاشقی و سنگر نداری….!

این بغش نشکسته باید سهـــم خود خــــدا بشه…..!!


پا به دنیای فرشته ها بزار..
دنیـــای فرشـــته ها حقیقته..
واسه تو که بوی آســـمون میدی گم شدن تو زندگـــــی مصیــــبته



آخـــرین نـشـــونه رســید نــــی
که واسه همیشه بی نشــون میشـــی!
* *
پا رو مخمل ســـتاره ها بزار داری همســایه آسمون میشی….

نشونه بی نشون من به قلب آسمون بزن تا مردم از روی زمینستارت و نشون بدن!

آخـــرین نـشـــونه رســید نــــی
که واسه همیشه بی نشــون میشـــی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تورو دیدم تو رویایم...شدی تموم دنیایم

به تو گفتم اگه باشی ..می شی تمومه دنیایم

دلم خوش بود تورو دارم..باهات دنیامو می سازم

نمی دونم چی شد یک شب..دیدم بیداره بیدارم

نه تو بودی نه دل من ...به جز یک نامه ی پرپر

نوشته بودی گلم امشب....تمومه رویای بیهودت

نفهمدیم چطور رفتی ...دیدم تنهای تنهایم

حالا با ساز و قلبم ...تموم رویامو میخونم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سکوت کردم
و این نگاه تو بود که بر قلب من شلاق می زد
سکوت کردم
خندیدی و باز نگاهم کردی
سکوت کردم
و این چشم های تو بود که من را فریفته خود کرد
و این تپش های قلب من بود که سکوتم را شکست
فریاد زد:بمان...!
بمان!
همیشه عاشق بمان...همیشه مجنون بمان
از خود عبور کن...که گذشت کلید ماندن است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من که بیمار تـوام جـانم کجاست؟

* مردم از درد تــو درمـانم کجاست؟*

بـا تـو من یک عمر پیمان بسته ام

* بی وفا آن عهد و پیمانت کجاست؟*

پشت پـا بـر قــلب مــجروحم زدی

* آشنـا یــک لـحظه آرامــم کـجاست؟*

چهره بگشا مــــاه رو بــر بخت من

* تــیره بختم جـان و جـانانم کجاست؟*
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم

در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد
باغ صد خاطره خنديد
عطر صد خاطره پيچيد

يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم
پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم

ساعتي بر ل*ب آن جوي نشستيم
تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
من همه محو تماشاي نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ي ماه فرو ريخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا وگل و سنگ
همه دلداده به آواز شباهنگ

يادم آيد تو به من گفتي از اين عشق حذر كن
لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
آب آيينه ي عشق گذران است
تو كه امروزنگاهت به نگاهي نگران است
باش فردا گه دلت با دگران است
تا فراموش كني چندي از اين شهر سفر كن...

با تو گفتم حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم

روز اول كه دل من به تمناي تو پر زد
چون كبوتر ل*ب بام تو نشستم
تو به من سنگ زدي
من نه رميدم نه گسستم

باز گفتم كه تو صيادي و من آهوي دشتم
تا به دام تو در افتم
همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پيش تو هرگز نتوانم نتوانم

اشكي از شاخه فرو ريخت
مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت
اشك در چشم تو لرزيد
ماه بر عشق تو خنديد

يادم آيد كه دگر از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه كشيدم
نگسستم نرميدم

رفت در ظلمت غم آن شب و شبهاي دگر هم
نگرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم
نكني ديگر از آن كوچه گذر هم
بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم؟...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هر آن که جانب اهل خٖدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد

#حافظ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ای که گاهت سر ناز است و گهی روی نیاز
من همان روی نیازم که سر نازم نیست

#شهریار
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زندگی شاید

آن لحظه ی مسدودی‌ست

که نگاه من، در نی نی چشمان تو خود را ویران می سازد

و در این حسی است

که من آن را با ادراک ماه و با دریافت ظلمت خواهم آمیخت.



#فروغ_فرخزاد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دست ز تو نمی کشم تا که وصال من دهی...

#مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Monji
تو مَستِ مَستِ سرخوشی
مَـن مَستِ بی سر، سرخوشم
تو عاشقِ خندان لبی
مَـن بی دهان خندیده ام...

#مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین