مردی کنارش جا خوش کرد، این را از عطر سبکش که با سرعت، درون مشاماش کشیده شد، دریافت.
نیمرخ به سمتش چرخید، با منعکس شدن تصویر چهرهی آرامشساز سبزهاش درون گردی عدسی چشمان قهوهای دختر، ل*بهایش ناخودآگاه به سمت بالا انحنا پیدا کردند و تبسمی بر رویشان جا نهاد.
چشمان مشتاق مینو با یک نظر سرتاسرش...
#اجتماعی
www.forum.cafewriters.xyz
اثر کوهیار راد
اجتماعی نوشت
اجتماعی و درام از کوهیار راد
انجمنادبیکافهنویسندگان
به قلم کوهیار راد
تایپ انلاین دلنوشته
درام
دلنوشته
دلنوشته آنلاین
دلنوشته از کاف_طوفان
دلنوشته کاربران