تا خیال قد و بالای تو در فکر من است
گر خلایق همه سروند چو سرو آزادم
 
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
 
مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم
 
مرغ باغ ملکوتم نیَم از عالم خاک
دو سه روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که تو ام راهنمایی
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
دیوانه نبودم که دل از خلق بریدم
یک عمر نفهمید کسی حرف دلم را
ای عشق! نشد در گذر از جاده تقدیر
همراه تو باشیم همین چند قدم را​
 
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد
می‌برم جورِ تو تا وسع و توانم باشد
 
از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد
می‌برم جورِ تو تا وسع و توانم باشد
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس

که چنان ز او شده‌ام بی سر و سامان که مپرس

 
عقب
بالا پایین