مشاعره | مشاعره مشروط |

منم ز مهر رخت روی کرده در دیوار
چو سایه بر رهت افتاده زیر هر دیوار

عشق
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها

مهربان
 
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها

مهربان
در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه
به من کم می‌کنی لطفی که داری این زمان یا نه

زمان
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
آن زمان وقتِ میِ صبح فروغ است که شب
گِردِ خَرگاهِ افق پردهٔ شام اندازد

میراث
 
آن زمان وقتِ میِ صبح فروغ است که شب
گِردِ خَرگاهِ افق پردهٔ شام اندازد

میراث
خزینه‌داری میراث‌خوارگان کفر است
به قول مطرب و ساقی، به فتوی دف و نی

خورشید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
بذرِ خشکیده‌ ی در قعر زمین بودم و تو
صبحِ
خورشید شدی ، از نفست سبز شدم


گلاب
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
هر کس که از خسیس کند مردمی طمع
دارد توقع از گل کاغذ گلاب را

شب
 
عقب
بالا پایین