دورهمی • محفل سایه‌های هراس‌انگیز شب •

سایه های قد کوتاهی اطراف من پرسه میزدند و پچ‌پچ می‌کردند

ادامه میدید؟
گویا صدایم می‌زدند و حضورم را می‌طلبیدند، بدون کنترل جسمم به سوی آن سایه‌ها رانده شدم
 
کتاب مرجان جادو رو دارم ولی دیگه نمیتونم بخونم.
 
اون روزی داشتم چای میریختم حس کردم یکی کوبید تو کمرم🤣🤣
یه متر پریدم، همراه جیغ برگشتم... دیدم کش موم سر خورده از موهام افتاده تو یقم و ادامه ماجرا...
این ی نشونه روح عاشقه، فکر کنم این روح دوس نداره موهات ببندی..
 
الان تو شبکه اجنه هرچی رمان می‌نویسه همه میگن کپی از هیچکسانه🤣🤣 یعنی‌کاریش نمیشه کرد..
 
  • grin
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
این ی نشونه روح عاشقه، فکر کنم این روح دوس نداره موهات ببندی..
عاشق موهای افشانم شده‌
بابا مرد حسابی ما زورمون میشه یه شونه بکشیم موهامونو Mood
 
  • Haha
واکنش‌ها[ی پسندها]: marym
عقب
بالا پایین