مریم میدونه وضعیت من رو.. تازه تازه دارم به تعادل روحی میرسم..بگم دوباره شروع میکنن

مریم میدونه وضعیت من رو.. تازه تازه دارم به تعادل روحی میرسم..بگم دوباره شروع میکنن
گویا صدایم میزدند و حضورم را میطلبیدند، بدون کنترل جسمم به سوی آن سایهها رانده شدمسایه های قد کوتاهی اطراف من پرسه میزدند و پچپچ میکردند
ادامه میدید؟
ای وای... پس دربارش حرفی نزن اصلامریم میدونه وضعیت من رو.. تازه تازه دارم به تعادل روحی میرسم..بگم دوباره شروع میکنن![]()
چه جالب، درباره چیه؟ طلسم؟کتاب مرجان جادو رو دارم ولی دیگه نمیتونم بخونم.
این ی نشونه روح عاشقه، فکر کنم این روح دوس نداره موهات ببندی..اون روزی داشتم چای میریختم حس کردم یکی کوبید تو کمرم
یه متر پریدم، همراه جیغ برگشتم... دیدم کش موم سر خورده از موهام افتاده تو یقم و ادامه ماجرا...
نگو...سعی کن فراموش کنیمریم میدونه وضعیت من رو.. تازه تازه دارم به تعادل روحی میرسم..بگم دوباره شروع میکنن![]()
عاشق موهای افشانم شدهاین ی نشونه روح عاشقه، فکر کنم این روح دوس نداره موهات ببندی..
از بوی غذا تغذیه میکنن(:
من شنیدم وقتی ظرفهای شب رو نشوری، میان از غذاهای مونده توشون تغذیه میکنن...