دورهمی • محفل سایه‌های هراس‌انگیز شب •

[RED Qᴜᴇᴇɴ]

هروقت از جونم سیر شدم میام تعریف می‌کنم

خیلی سخته

 

[RED Qᴜᴇᴇɴ]

ولی می‌دونم اونا نمی‌خوان بابام و بکشن
می‌خوان طرف خودش بکشونتش

 

[دختر عقرب.]

دختر همسایه‌ی ما
خیلیی خوشکله، بعد پسرعموش عاشقش میشه در سن ۱۶سالگی عقد میکنن اما گویا مادر این پسره راضی به این ازدواج نبوده و میره پیش دعانویس « صُبا » این شیطان در قالب انسانه خیلی ترسناکن و دعاهاشون نجس و سیاهن که هیچ‌کس نمیتونه طلسمشون بشکونه.
ی جنی سمت این دختره می‌فرسته، جن عاشق، شنیدید؟ جن عاشق تا آخر عمر میچسبه ب طرف

 

[RED Qᴜᴇᴇɴ]

می‌خوان از مامانم دورش کنن
ی بار عموم دیده ماشین بابام تو جاده گ‌ست در ماشین راننده بازه
بابام چند متر اون‌ور تز توی بیابون غش کرده

 

[دختر عقرب.]

ولی می‌دونم اونا نمی‌خوان بابام و بکشن
می‌خوان طرف خودش بکشونتش

پس چطور بابات ول کردن

 

[دختر عقرب.]

جن اصلا یه جاش حرف نزده
ولی وقتی می‌خوابید گویا با اونا صحبت می‌کرد
همش میگفت من نمیام
من نمی‌خوام بیام
من توی چاه نمیام
من می‌خوام پیش خوانوادم باشم
همش این حرفا رو میزد

 

[RED Qᴜᴇᴇɴ]

دختر همسایه‌ی ما
خیلیی خوشکله، بعد پسرعموش عاشقش میشه در سن ۱۶سالگی عقد میکنن اما گویا مادر این پسره راضی به این ازدواج نبوده و میره پیش دعانویس « صُبا » این شیطان در قالب انسانه خیلی ترسناکن و دعاهاشون نجس و سیاهن که هیچ‌کس نمیتونه طلسمشون بشکونه.
ی جنی سمت این دختره می‌فرسته، جن عاشق، شنیدید؟ جن عاشق تا آخر عمر میچسبه ب طرف

مثل بابام
تا جایی که من تحقیق کردم و فهمیدم
اون عاشقه
از بابام پرسیدم.
راستش بابام بهم تعریف کرد
می‌گفت سه تا زنن
که الان گوشیم خاموش میشه:))

 

[RED Qᴜᴇᴇɴ]

پس چطور بابات ول کردن

هر چند وقت یکبار میان سراغش

 

[حسام]

دختر همسایه‌ی ما
خیلیی خوشکله، بعد پسرعموش عاشقش میشه در سن ۱۶سالگی عقد میکنن اما گویا مادر این پسره راضی به این ازدواج نبوده و میره پیش دعانویس « صُبا » این شیطان در قالب انسانه خیلی ترسناکن و دعاهاشون نجس و سیاهن که هیچ‌کس نمیتونه طلسمشون بشکونه.
ی جنی سمت این دختره می‌فرسته، جن عاشق، شنیدید؟ جن عاشق تا آخر عمر میچسبه ب طرف

آره جن عاشق هم داریم. میتونن رابطه با دخترا برقرار کنن و ازشون بچه به دنیا بیارن

 

[RED Qᴜᴇᴇɴ]

دلم برای بابام میسوزه