اختصاصی [پیشنهادات و نظرات]

ساختن یه بخش کوچیک به نام اتاق فکر و گگرفتن چند تا عضو خلاق براش که شرح وظایفشون اینه که هر ماه برای تمام تالارهای کافه نویسندگان ایده بدن
مزایاشم اینه که هر ماه یه برنامه‌ی جدید داره انجمن، هیچ تالاری راکد نمی‌مونه و نوآوری هم بیشتر می‌شه1355+=_
البته خودم زیاد از این ایده خوشم نمیاد نمی‌دونم چرا عنوانش کردم1355+=_
چقدر این خفنه
 
سلام آیناز عزیز
ایده های شما که همیشه جذاب بوده برای من و این ایده هم شاملش میشه
فقط باید دید کسی تمایل داره عضو بشه و فعالیت کنه یا نه.
بعد راه بندازیم
آمار میگیرم خودم
 
حرف های من انتقاد نیست بیشتر نصیحت به نویسندگان نوجوان و جوان کشوره ، به عنوان کسی که بیشتر خواننده ام تا نویسنده واقعا آثار جدید شدیدا دچار کپی هستن . دیگه واقعا عصر نوشتن داستان های عاشقانه لج و لجبازی تموم شده دیگه واقعا خنده دار به نظرم به عصری داریم میرسیم که نویسنده یک ایده جدید رو باید بده تا خواننده رو جذب کنه مثلا من کافه نویسندگان خوندم به اسم دلنیای من که فکر کنم به قلم خانم مهدیه مومنی بود که واقعا یک چیز جدید نوشته بودن ، دوستان عزیزم بعضا دیدم شخصی میاد صاف کپی می کنه تا بقول خودش رزومه داشته باشه ، بیاید تا یک ایده جدید رو بنویسیم .
درود

بنظرم همه چیز به سنی بستگی داره که نویسنده ها توش هستن
نویسنده های نوجوانمون اکثرا به این موضوعات علاقه دارن، یادمه خودمم همینطوری بودم
اما اینکه تکراری هستن موافقم
بخاطر همین مدرس هامون دارن کارگاه هارو برگزار میکنن
بنظرم بهترین فرصت هست برای پیشرفت در تمام زمینه ها که شامل ایده یابی هم میشه.

درمورد کپی کردن اما؛ خوشبختانه تعداد محدودی اثر، کمتر از انگشتای دست دیدم توی کافه که کپی باشن و اگر بودن برخورد شده و اثر حذف شده.

به خودمون میبالیم که نویسندهامون بهترینن 💚
 
واقعا بود؟!چرا آخه استقبال نشد؟! خیلی خفنه کههههه
برنامه که خیلی دارم، اوکیه اوکیه...
بله
بنظرم خیلی هم جذاب بود اما خب‌..

پس ان شاء الله امشب تالارشو میزنیم
فقط ی گپ با من بزنید لطفا که درمورد اسمش و برنامه ها صحبت کنیم
 
دو نوع اثرم هست که می‌تونه اضافه شه
یکیش حاصل الهام من از آثار دادائیسم و آرایه‌ی حسن تعلیله که اسمش حسن طنزیله
شبیه کاریکلماتوره ولی سبک پوچ‌گرا و صد البته اختصاصیش
با چند نمونه توضیحش می‌دم:
بادکنک ترکید چون تن ماهی بیش از حد روی گاز بود
از هیتلر بدم می‌آید چون نقاشی‌های پیکاسو عجیب و غریب‌اند
اولین شرط نگارش این‌طور آثار بی‌منطقی طنزآمیزه
دوم این‌‌که اتفاقی که افتاده یه دلیل کاملا منطقی داشته باشه اما ما یه چیز مشابه با سوژه اصلی پیدا کنیم و دلیل واقعه‌مون رو با توجه به اون بیاریم
مثلا بادکنک طبیعتا می‌ترکه و تن ماهیم می‌ترکه
اما ما برای ترکیدن بادکنک دلیل ترکیدن تن ماهی رو اوردیم (بیش از حد روی گاز بودن)
یا طبیعیه از هیتلر بدمون بیاد و هیتلر و پیکاسو هر دو به نقاشی علاقه‌مند بودن
اما بهانه‌مون برای نفرت از هیتلر عجیب بودن نقاشیای پیکاسوعه
اومدم دومی رو هم تعریف کنم یادم رفت:)) پیری و دردسراش
 
دو نوع اثرم هست که می‌تونه اضافه شه
یکیش حاصل الهام من از آثار دادائیسم و آرایه‌ی حسن تعلیله که اسمش حسن طنزیله
شبیه کاریکلماتوره ولی سبک پوچ‌گرا و صد البته اختصاصیش
با چند نمونه توضیحش می‌دم:
بادکنک ترکید چون تن ماهی بیش از حد روی گاز بود
از هیتلر بدم می‌آید چون نقاشی‌های پیکاسو عجیب و غریب‌اند
اولین شرط نگارش این‌طور آثار بی‌منطقی طنزآمیزه
دوم این‌‌که اتفاقی که افتاده یه دلیل کاملا منطقی داشته باشه اما ما یه چیز مشابه با سوژه اصلی پیدا کنیم و دلیل واقعه‌مون رو با توجه به اون بیاریم
مثلا بادکنک طبیعتا می‌ترکه و تن ماهیم می‌ترکه
اما ما برای ترکیدن بادکنک دلیل ترکیدن تن ماهی رو اوردیم (بیش از حد روی گاز بودن)
یا طبیعیه از هیتلر بدمون بیاد و هیتلر و پیکاسو هر دو به نقاشی علاقه‌مند بودن
اما بهانه‌مون برای نفرت از هیتلر عجیب بودن نقاشیای پیکاسوعه
جالبن ...
میشه تو همون ساب کالیکلماتور اضافه ش کرد و براشون پیشوند زد
 
همچنین یه پاداش ماهیانه برای مدیران بازنشسته (یا لایک یا تبلیغ آثارشون و...) باشه
این‌که مثلا کنار سن و محل سکونت و اینا یه چیزیم تحت عنوان سابقه کار اضافه شه (کل مدت‌ کارشون از زمان عضویت تو کادر مدیریت) که بر اساس میزان اون تا یه حد نصابی بازنشسته شن 1355+=_
منبع؟ واقعیت
 
دو نوع اثرم هست که می‌تونه اضافه شه
یکیش حاصل الهام من از آثار دادائیسم و آرایه‌ی حسن تعلیله که اسمش حسن طنزیله
شبیه کاریکلماتوره ولی سبک پوچ‌گرا و صد البته اختصاصیش
با چند نمونه توضیحش می‌دم:
بادکنک ترکید چون تن ماهی بیش از حد روی گاز بود
از هیتلر بدم می‌آید چون نقاشی‌های پیکاسو عجیب و غریب‌اند
اولین شرط نگارش این‌طور آثار بی‌منطقی طنزآمیزه
دوم این‌‌که اتفاقی که افتاده یه دلیل کاملا منطقی داشته باشه اما ما یه چیز مشابه با سوژه اصلی پیدا کنیم و دلیل واقعه‌مون رو با توجه به اون بیاریم
مثلا بادکنک طبیعتا می‌ترکه و تن ماهیم می‌ترکه
اما ما برای ترکیدن بادکنک دلیل ترکیدن تن ماهی رو اوردیم (بیش از حد روی گاز بودن)
یا طبیعیه از هیتلر بدمون بیاد و هیتلر و پیکاسو هر دو به نقاشی علاقه‌مند بودن
اما بهانه‌مون برای نفرت از هیتلر عجیب بودن نقاشیای پیکاسوعه
آهان
داستانای سریالی
یه سری شخصیت و تم مشخص داره ولی هر قسمت یه اتفاق کاملا مجزا براشون میوفته و روایت خطی نیست
حالت باب اسفنجی نوشتاری
 
عقب
بالا پایین