اطلاعیه درخواست تگ انحصاری برای رمان | تالار رمان

[دیـوادیـوا عضو تأیید شده است.]

درود
درخواست تگ انحصاری رو دارم برای رمان کوه بی فروغ

عالی موضوع 'رمان کوتاه کوه بی‌فروغ | سینا صیقلی'

7/11/25

《بسم تعالی》​

نام رمان: کوه بی‌فروغ
نویسنده: @(SINA) سینا صیقلی
ژانر: تراژدی، تاریخی
ناظر: @Azaliya
خلاصه:
در واپسین روزهای شکوه ساسانیان، آن‌گاه که تیغ‌ها فرسوده و قلب‌ها خسته‌اند؛ صدای سمِ اسبان عرب طنین سقوط یک امپراطوری را با خود می‌آورد.
او همیشه به آتش ایمان داشت؛ به روشنایی، به فروغ، به ایران، اما اکنون در میانِ خاک و خون با پرچمی در دست و آتشی در دل، خود را غریبه‌ای در سرزمینِ خویش می‌دید.

• (SINA)
• انجمن ادبی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی، تاریخی تالار رمان تایپ آنلاین رمان رمان تاریخی رمان کوه بی‌فروغ سینا صیقلی کافه نويسندگان
• پاسخ‌ها: 30
• تالار: رمان‌های کوتاه درحال تایپ

• 
• 

با درخواست شما موافقت شد
اثر شما در صف بررسی قرار خواهد گرفت..

 

[دلبر که جان فرسود از او]

سلام وقت بخیر
درخواست تگ انحصاری برای رمانم دارم.

عالی موضوع 'رمان خون درنا سرخ نیست | جانان.م'

7/31/25

نام رمان: خون درنا سرخ نیست.
نام نویسنده: جانان.م
ژانر: اجتماعی_ جنایی_ عاشقانه
ناظر: @دلارامـــ!

خلاصه:
آدم‌های شهر همیشه برای لقمه‌ای نان می‌دوند. فقیر و غنی ندارد، همه در حال دویدنند. رفیق قدیمیِ عطا برای نان، برای سفره‌ی بزرگ‌تر به بیراهه می‌رود.
درنا در خیال خودش نجات‌دهنده است. انتخاب می‌کند و مسیر جدیدی را پیش روی خودش می‌بیند.
در این میان کسی کشته می‌شود. بهنام، به عنوان بازپرس ویژه‌ی قتل، درگیر حل کردن معمای قتل شده و کم کم پی می‌برد که در زندگی شخصی خودش هم معماهایی لاینحل وجود دارند.

حرف‌های خودمانی با خوانندگان:

_ پیش از هر سخنی ابتدا متشکرم که نگاهتون رو به این سیاه...

• دلبر که جان فرسود از او
• پاسخ‌ها: 94
• تالار: رمان‌های درحال تایپ

• 
• 
• 

 

[hadi.ka]

درخواست تگ داشتم

در حال تایپ موضوع 'فن فیکشن مُغرم رهایی | هادی کریمیان'

8/11/25

عنوان: مُغرم رهایی
نویسنده: هادی کریمیان
ژانر: رازآلود، جنایی، ترسناک.
خلاصه:
در شهری واقع در جنوب آمریکا اتفاقاتی فراطبیعی رخ می‌دهد که به ناپدید شدن مردم شهر می‌انجامد شهر به طور کامل قرنطینه و محصور می‌شود و دسترسی به آن کاملا غیرممکن می‌گردد.
ولی این خود شهر است که تصمیم می‌گیرد چه کسی را فرا بخواند و راه ورودش را به‌روی چه کسانی بگشاید. چرا که در بُعد ناپیدای این شهر اتفاقات ورای منطق و تصورات است.

• hadi.ka
• پاسخ‌ها: 37
• تالار: مینیمال نویسی

• 

 

[دیـوادیـوا عضو تأیید شده است.]

سلام وقت بخیر
درخواست تگ انحصاری برای رمانم دارم.

عالی موضوع 'رمان خون درنا سرخ نیست | جانان.م'

7/31/25

نام رمان: خون درنا سرخ نیست.
نام نویسنده: جانان.م
ژانر: اجتماعی_ جنایی_ عاشقانه
ناظر: @دلارامـــ!

خلاصه:
آدم‌های شهر همیشه برای لقمه‌ای نان می‌دوند. فقیر و غنی ندارد، همه در حال دویدنند. رفیق قدیمیِ عطا برای نان، برای سفره‌ی بزرگ‌تر به بیراهه می‌رود.
درنا در خیال خودش نجات‌دهنده است. انتخاب می‌کند و مسیر جدیدی را پیش روی خودش می‌بیند.
در این میان کسی کشته می‌شود. بهنام، به عنوان بازپرس ویژه‌ی قتل، درگیر حل کردن معمای قتل شده و کم کم پی می‌برد که در زندگی شخصی خودش هم معماهایی لاینحل وجود دارند.

حرف‌های خودمانی با خوانندگان:

_ پیش از هر سخنی ابتدا متشکرم که نگاهتون رو به این سیاه...

• دلبر که جان فرسود از او
• پاسخ‌ها: 94
• تالار: رمان‌های درحال تایپ

• 
• 
• 

وقت بخیر
اثر شما در صف بررسی قرار خواهد گرفت

درخواست تگ داشتم

در حال تایپ موضوع 'فن فیکشن مُغرم رهایی | هادی کریمیان'

8/11/25

عنوان: مُغرم رهایی
نویسنده: هادی کریمیان
ژانر: رازآلود، جنایی، ترسناک.
خلاصه:
در شهری واقع در جنوب آمریکا اتفاقاتی فراطبیعی رخ می‌دهد که به ناپدید شدن مردم شهر می‌انجامد شهر به طور کامل قرنطینه و محصور می‌شود و دسترسی به آن کاملا غیرممکن می‌گردد.
ولی این خود شهر است که تصمیم می‌گیرد چه کسی را فرا بخواند و راه ورودش را به‌روی چه کسانی بگشاید. چرا که در بُعد ناپیدای این شهر اتفاقات ورای منطق و تصورات است.

• hadi.ka
• پاسخ‌ها: 37
• تالار: مینیمال نویسی

• 

با درخواست شما مخالفت شد
رمان شما باید دارای تگ عالی باشد

 

[hadi.ka]

وقت بخیر
اثر شما در صف بررسی قرار خواهد گرفت

با درخواست شما مخالفت شد
رمان شما باید دارای تگ عالی باشد

منم برای تگ درخواست دادم

 

[Gemma]

عالی موضوع 'رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma'

6/24/25

عنوان: گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما)

ژانر: معمایی، عاشقانه، روان‌شناختی
ناظر: @والِ خسته!

خلاصه: در گورستانی بی‌نام، جایی که پیوندها دفن می‌شوند و خاطرات زنده‌تر از همیشه‌اند، پیوند در بند دنیایی‌ست که بیرونش کابوس است و درونش، در حال فروپاشی‌ست. این‌جا، عشق نامی دیگر برای اسارت است و امید، صدایی‌ست که از درونِ جنون زمزمه می‌کند. اما وقتی راه نجات، از دل تاریکیِ خویش می‌گذرد، پیوند باید تصمیم بگیرد: خودش را دفن کند... یا دوباره از خاک برخیزد.

صفحه‌ی نقد رمان گورستان پیوندها

• Gemma
• جلد دوم دلیما روانشاختی معمایی
• پاسخ‌ها: 34
• تالار: رمان‌های درحال تایپ

• 
• 

باسلام. درخواست تگ انحصاری.

 

[سارا مرتضوی]

عالی نوشته در موضوع 'رمان وقتی زمین بلرزد| سارا مرتضوی'

7/30/25

یکم عشقی پشقیه این قسمت‌هاش

---

بعد از آن‌که نشریه‌مان روی بیلبورد مدرسه رفت، لیلا کم‌حرف‌تر از همیشه شده بود. دیگر به جای شوخی‌های بی‌وقفه‌اش به پنجره‌ی کلاس خیره میشد. هر بار که اسم «مسعود» را می‌آوردم، اول لبخند محوی می‌زد، بعد سریع بحث را عوض می‌کرد.
تا اینکه آن روز بعد از کلاس وقتی زیر درخت چنار در حیاط نشسته بودیم و آفتاب سرد زمستان از میان شاخه‌های خشک درختان می‌تابید، خودش گفت:
– سارا... فکر می‌کنی آدم می‌تونه یکی رو از دور بشناسه؟ یعنی بدون این‌که باهاش حرف زده باشه، فقط از نگاه کردنش بفهمه ته دلش چی می‌گذره؟
– نمی‌دونم... ولی شاید دل ما زودتر از عقل بفهمه کی راست می‌گه...

• سارا مرتضوی

• 

 

[مَمّد]

درخواست تگ انحصاری

عالی موضوع 'داستان کوتاه آجودانیه | مَمّد'

6/30/25

به نام خدا

نام داستان کوتاه: آجودانیه
نام نویسنده: @_MmD_
ژانر: عاشقانه، تراژدی

خلاصه:
من سی سالمه، ولی انگار سیصد سالمه.
قبل از این که بازداشت بشم، همه‌چیز داشتم به غیر از امید.
اما حالا همه‌چیزم فقط شده امید.


نقد داستان کوتاه "آجودانیه"​

• مَمّد
• mmd تراژدی داستان کوتاه داستان کوتاه آجودانیه عاشقانه ممد
• پاسخ‌ها: 69
• تالار: داستان‌های کوتاه درحال تایپ

• 
•