همگانی [ایـسـتـگـاه نِـــویـسَـنـدِگـی] ✍️

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع مـطی
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
" گریه‌های پشت نقاب خنده‌ات چقدر زیباست"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
« برای شنیدن حرف دل باید سرخم کنی و گوش هایت را بر قفسه ی سینه ات بگذاری
اما کلام عقل تنها یک گردن برافراشته می‌خواهد و بس »


✍️ محدثه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
روزهای زيادی بايد بگذره تا آدم قانع بشه فقط خودش هست و خودش؛ تا باورش بشه از بقيه به‌جز يه اسم و چندتا خاطره‌ی كوچیک چيزی براش نمی‌مونه!
بيست سال! چهل سال! هفتاد سال زندگی، فقط برای تلمبار كردن اسم روی اسمه؛ برای جايگزين كردن خاطره جای خاطره، اما حاصل جمع همشون می‌شه صفر!
يه روز می‌شينی عمرت رو ورق می‌زنی و سير تا پيازت رو واسه خودت تعريف مي كنی؛ اينجاس كه می‌فهمی، چقدر برای «هيچ‌كس» نگران شدی.
چقدر برای «هيچ‌كس» غصه خوردی، چقدر برای «هيچ‌كس» دلتنگ شدی، چقدر برای «هيچ‌كس» دعا كردی و چقدر با تمام وجود براي «هيچ‌كس» بودی.
یه روز به خودت ميای و به اطرافت نگاه می‌كنی و می‌بینی «هيچ‌كس» نيست.
دقيقا «هيچ‌كس»!

رمان توکیو_ حدیث پورحسن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • rose
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
بارها تلاش کردم برای اینکه بمانند،هر کاری کردم تا به چشمشان بیایم،
اما فهمیدم آنهایی که نمیخواهند بمانند،نمیمانند.
ودرست همان موقع بود که دست از نگه داشتنشان کشیدم و دور شدنشان را تماشا کردم،آنها رفتن تا جایی که دیگر اثری از آنها باقی نماند انگار که از اول هم کسی نبود.

واین سرآغازی بود برای من تا آغاز کنم زندگی بدون آنهارا.

fereshteh
7:04
۱۴۰۰٫۹٫۱۷

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر اندوه طغیان کند؛ از چشم‌‌ها می‌چکد،
از قلم سرازیر می‌شود.
?نـــــــوژان نـویـــس

هفت دی هزار و چهارصد
 
آخرین ویرایش:
اگه موندنی بودیم برای هم، پس مرگی وجود نداشت دیگه.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
گفتنی‌های آدمی آنقدر بی‌چاره بودند که طرحشان را بر دار قالی زد تا دیگران سالیان سال
از رویشان عبور کنند.
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Alirix
فقط دور مانده بودم؛
دور از دلِ تنگِ او،
دور از حاشیه!
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Alirix
و خاکستر شد خنده‌ای که عمری بی محابا لبخند میزد...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
از انسانهای حریص و نادان چه انتظاری داشتم؟انسان بودن؟دورتر از فاصله ی محور طولها تا عرض است.
 
عقب
بالا پایین