سالها بعد؛
شاید روزی دلت برای من
برای شیطنتهایم
برای از خنده ریسه رفتنهایم
برای جانم گفتنهایم
برای هرلحظه
عاشقت بودنمهایم تنگ شد . ..
سالها بعد ؛
شاید شبی، شعری از مرا به یاد آوردی
و آهسته پشت به همسرت درتختی دونفره تلخ گریستی !!
سالها بعد؛
شاید دلت هوای من رسوایت را کرد
برگشتی به گذشته !!
به جایی كه بودم و رج به رج در خاطرات تلخ و شیرینمان به دنبالم گشتی.
از آدمهای اطرافم سراغم را گرفتی
اما...
اما عشق من؛
عزیز ِ عزیزتر از جان
یادت نرود...
دنیا گاهی خیلی زود دیر میشود ..!!
#آرزوهایتوخالیخودم ?