تو را با دیگری می بینم و با گریه می پرسممثل هر شب مانده ام،
در حسرت یک شب بخیر
گاهی آدم،
بی قرارِ چیزهای ساده است …
خدایا از این دیگرنوازی ها چیست مقصودش / سه تا غلط داشتم ??
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو را با دیگری می بینم و با گریه می پرسممثل هر شب مانده ام،
در حسرت یک شب بخیر
گاهی آدم،
بی قرارِ چیزهای ساده است …
شب که می آید،تو را با دیگری می بینم و با گریه می پرسم
خدایا از این دیگرنوازی ها چیست مقصودش / سه تا غلط داشتم ??
بیمارِ تو ام،تا بر آنیم که فهمیدنمان کم باشد
صبر ایوب مگر چاره ی این غم باشد
هر چند رسیدن به تو مقصود و مراد استای سیب سرخ غلت زنان در مسیر رود
یک شهر تا به من برسی
عاشقت شده ...
دل پر از شوق گناه،هر چند رسیدن به تو مقصود و مراد است
گر میل خودت نیست، به اصرار نیارزد
آنكه يک عمر،دل پر از شوق گناه،
سبحه بر کف
توبه بر دل
معصیت را خنده می آید ز استغفار ما!...
دست به دست مدعی شانه به شانه میرویتواضع میکنم اما به جای درک حال من
نگاه تو چه مغرورانه حس برتری دارد