مشاعره | مشاعره با اشعار شاعران |

[!!AMINKHAN!!]

تمام اهل زمین را جهنمی کردی

که آیه آیه‌ی چشمت "یُوَسوِس الناس" است...!

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

تمام اهل زمین را جهنمی کردی

که آیه آیه‌ی چشمت "یُوَسوِس الناس" است...!

تا سر برآورد از گریبان آن نگار سنگدل
هر لحظه از بیداد او سر در گریبان می‌برم

خواهی به لطفم گو بخوان خواهی به قهرم گو بران
طوعا و کرها بنده‌ام ناچار فرمان می‌برم

 

[!!AMINKHAN!!]

من که از دوری تو تار دلم می‌لَرزَد
تو هم اندازه‌ی من این همه دلتنگ شدی

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

من که از دوری تو تار دلم می‌لَرزَد
تو هم اندازه‌ی من این همه دلتنگ شدی

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس

 

[!!AMINKHAN!!]

سر به سر طومار زلفت شرح احوال من است
مو به مو فهمیده ام این مصرع پیچیده را

 

[سمانه]

سر به سر طومار زلفت شرح احوال من است
مو به مو فهمیده ام این مصرع پیچیده را

ای کاش سحر ناید و خورشید نزاید

کامشب قمر این جا قمر این جا قمر اینجاست

 

[!!AMINKHAN!!]

تشنه ام، تشنه شبیه تو که عادت کردی
همه ی عمر فقط تشنه به خونم باشی!

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

تشنه ام، تشنه شبیه تو که عادت کردی
همه ی عمر فقط تشنه به خونم باشی!

یا رب آن روی است یا برگ سمن؟
یا رب آن قد است یا سرو چمن؟

بر سمن کس دید جعد مشک‌بار؟
در چمن کس دید سرو سیم‌تن

 

[!!AMINKHAN!!]

نه تنها تار، بلکه کار دستم داده ای ای عشق!
خداخیرت دهد هر شب تو بااین شرشدن هایت

 

[FarzaneFarzane عضو تأیید شده است.]

نه تنها تار، بلکه کار دستم داده ای ای عشق!
خداخیرت دهد هر شب تو بااین شرشدن هایت

تا چرا زنده بماندم در غم هجران او
هر نفس زین حسرت و غم می کنم انکار خویش