مشاعره | مشاعره با اشعار مـولانا |

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع m.amir
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
ای خان و مان بمانده و از شهر خود جدا
شاد آمدیت از سفر خانه خدا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: NAHIT
امروز پاس صحبت یار قدیم دار
فردا چه سود که بگویند حبیب رفت
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: eli74
ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان عشق را نالان مکن
 
نیست از عاشق کسی دیوانه‌تر
عقل از سودای او کورست و کر
 
روز تویی، روزه تویی، حاصل دریوزه تویی
آب تویی، کوزه تویی، آب دِه این بار مرا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: eli74
الست عشق رسید و هر آن که گفت بلی
گواه گفت بلی هست صد هزار بلا
 
آن مار ابله خویش را بر خار می‌زد دم به دم
سوراخ سوراخ آمد او از خود زدن بر خارها
بی صبر بود و بی‌حیل خود را بکشت او از عجل
گر صبر کردی یک زمان رستی از او آن بدلقا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: NAHIT
افتاده در غرقابه‌ای تا خود که داند آشنا
گر سیل عالم پر شود هر موج چون اشتر شود
 
عقب
بالا پایین