به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

زًنـــــها مثل ســـکوت هستند
با کوچکترین حـــــرفی میشکنند
مًــــردها مثل « باران بهاری » هستند
هیچوقت نمیدانید کی می آیند ، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هنوز هم
از تمام کارهای دنیا
دلبستن به دلت بیشتر به دلم می چسبد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گاهی وقتا فقط باید لبخند بزنی و رد بشی...
بذار فکر کنند که نفهمیدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زلال که باشی
دیگران سنگهای کف رودخانه ات را میبینند، بر میدارند و نشانه میروند،
درست سوی خودت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دل تنگــی یعـنـی تــــــ♥ــو
تــو یعــنـی
هـَمـ ه ی ِ دُنـیـایِ مــَ ن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه تراژدی غمناکی است ؛
وقتی ...
برای همه کـــَسـَت
هیچکس نباشی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دِلـتـَنـگ♥ـَـمـ هـَمـیــن
و ایــن نـیــآز بـ♥ـهـ هـیــچ زَبــآن
ِ شـآعـِـرآنــهـ ایــی نـَـدآرد
مَـن بـهـ پــآیـــآن ِ دِلـتَـنـگـی♥ مـی انـدیــشـَـمـ
آن نـَهــآیـَتــی كــهـ تــو را
بــَرای هَـمـیـشـهـ خـوآهـَـمـ دآشــتـ .♥
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عــزیـــزمــــ هــــیـــــچ مــیـــدانـــی
کــه "جــزیــئــاتــــ" چــشــمــ هــایـــت
"کـــلــیــاتــــ" زنـــدگـــی مــن اســتـــ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ايــن روزهــ ـا در مـــن
حــااـتِ فــ ـوق الــعـ ـاده
اعـــــ ـــــلام شـــده اســـت
بـيـــش از حــد مـجــ ــــ ــــ ــــاز
دلـتـنـگـــ ـــ شــــده ام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشمها را شستم.
جور دیگر دیدم
باز هم فرقی نداشت
تــــــ♥ـــــــو
هماטּ بودی که باید دوست داشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا