محفل ادبی [ بهش بگو ... ]

داشتم خانه را مرتب می کردم که حس کردم باید همه چیز را در این جهان رها کنم؛ و به تو بگویم که دوستت دارم.
-رویا شاه‌حسین‌زاده​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رهايی از غَم ، نمی‌توانم ،
تو چاره‌ای کن ، که می‌توانی ..

ـ رهی معیری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
میدانی؟

برای این همه احساس عاشقانه من...

سکوت جواب قشنگی نیست.
باور کن!
 
آخرین ویرایش:
قشنگ ترین لحظه هایم را با سخت ترین دقایقت عوض می کنم.
تا بدانی عاشق ترین پروانه ات بودم.
 
آخرین ویرایش:
ای کاش هیچگاه از آن خوابی که تو درونش بودی بیدار نمیشدم.....
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پنجره‌هاے دلم
به ستاره‌هایت نگاه مےکنم
چرا که هر ستاره آفتابےاست،
من آفتاب را باور دارم
من دریا را باور دارم،
و چشم‌هاے تو
سرچشمه‌ے دریاهاست..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه کسی می‌دانست ما بَعد از خداحافظی
به چه چیز مُبتلا می‌شویم؟

#احمدرضا_احمدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خودت که رفتی، قبول
ولی بی انصافیه خاطراتت رو جا گذاشتی...
بیا همه چیزی که مربوط به خودته رو جمع کن ببر تا وقتی دلتنگی زد به سرم بهونه ای نباشه تو رو یادم بیارم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
توی این دنیای پوچ
من دلم رو خوش کردم به بودنت.
خب؟
 
آخرین ویرایش:
عقب
بالا پایین