تو را این قطره‌های اشک روزی نرم خواهد کرد
که آب آهسته و آرام می‌پوساند آهن را
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند
دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی

عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدی

عجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی
یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: crocodile
یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
دانی که چرا سر نهان با تونگویم؟ طوطی صفتی طاقت اسرار نداری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رنج تن دور از تو ای تو راحت جانهای ما
چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما
عافیت بادا تنت را ای تن تو جان صفت
کم مبادا سایه لطف تو از بالای ما

مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از گلوي خود بريدن وقت حاجت همت است

ورنه هر كس وقت سيري پيش سگ نان افكند

رنج تن دور از تو ای تو راحت جانهای ما
چشم بد دور از تو ای تو دیده بینای ما
عافیت بادا تنت را ای تن تو جان صفت
کم مبادا سایه لطف تو از بالای ما

مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دُچار یعنی عاشق
و فکر کن که چه تنهاست
اگر ماهی کوچک
دُچار آبی بیکران دریا باشد
چه فکر نازک غمناکی...

سهراب_سپهری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عقب
بالا پایین