تپیدن دل من روز هجر دانی چیست؟
برای دیدن روی تو اضطراب کند
 
در سرت با ما خیال جنگ بود و دل‌خوشیم
عاقبت صلح است فرجام تمام جنگ‌ها...
از دل تنـگ اسیـــران قفس یـــاد کنیـد
ای که دارید نشیمن به لب بامی چند
 
در عشق مژگان صنم صحرا نوردی ها کنم
دارم بپا خاری عجب، در پای دل خار دگر
 
چشم اگر پوشیده باشد، دل نمی گردد سیاه

بیشتر، تاریکی این خانه از دام است و بس
 
عقب
بالا پایین