مشاعره | مشاعره مشروط |

شاخ چون دست کریمان شد زرافشان از خزان
در زر خالص زمین گردید پنهان از خزان

اَبرو
مرا چشمی‌ست خون‌افشان ز دست آن کمان‌ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

جهان
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی ،چه کنم سود و زیان را
مولانا

نگار
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: M I R A S
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
تو مرا گنج روانی ،چه کنم سود و زیان را
مولانا

نگار
ز خون دیده همه دست من نگار گرفت

مگر که دست بگیرد بدان نگار بگوی

دست
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند، دل کند یاد
باباطاهر

گریه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: M I R A S
ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند، دل کند یاد
باباطاهر

گریه
چند ای دل غمین به مداران گریستن؟
عیب است قطره قطره ز دریا گریستن

از گریه خوشه های گهر چید دست تاک
دارد درین حدیقه ثمرها گریستن

محراب
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
حافظ

وفا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: M I R A S
در نمازم خَمِ ابرویِ تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
حافظ

وفا
دل ما با تو چنان است که خود می دانی
گوشه چشم تو با ما نه چنان است که بود
نیست ممکن که دل ما ز وفا برگردد
ما همانیم اگر یار همان است که بود

چشم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
ای چشم تو دلفریب و جادو
در چشم تو خیره چشم آهو

در چشم منی و غایب از چشم
زآن چشم همی‌کنم به هر سو

:))

عمر
 
ای چشم تو دلفریب و جادو
در چشم تو خیره چشم آهو

در چشم منی و غایب از چشم
زآن چشم همی‌کنم به هر سو

:))

عمر
بنشین بر ل*بِ جوی و گذرِ عمر ببین
کاین اشارت ز جهانِ گذران، ما را بس

مهربان
 
  • rose
واکنش‌ها[ی پسندها]: Farzane
با من بمان و سايہ ي مهر از سرم مگير
من زندہ ام بہ مهر تو اي مهربان من

یگانه
 
عقب
بالا پایین