درود
سلام
درخواست تگ برای رمانِ طرحهای آفتابزده از یک شهر کوچک
ممنونممن این استدلالها را نه به خاطر ارزش ذاتیشان، بلکه صرفاً برای نشان دادن تغییر حال و هوای افکار عمومی در مارپوزا نقل میکنم. مردها ساعت ناهار مینشستند در کافه، شاید یک ساعت و نیم، و درباره مسئله مجوز به طور کلی بحث میکردند، و بعدش میرفتند پایین، به خنککنندهی موشها، و آنجا دو ساعت دیگر هم دربارهاش حرف میزدند.
شگفتانگیز بود که چطور ناگهان نور حقیقت بر ذهن بعضیها میتابید. آن هم اغلب کسانی که هیچ انتظارش نمیرفت و مقاومتشان را در هم میشکست.
مثلاً سردبیر روزنامهی نیوزپکت را در نظر بگیرید. فکر نمیکنم کسی در شهر طرفدار جدیتری برای ترک الکل پیدا میشد. اما آلفونس فقط با یک وعده...![]()
درود رنک برگزیده به آثار شما تعلق گرفتدرود
درخواست تگ
اگر بتوانم خودم را کنترل کنم، اگر به اندازهای که باید دستنخورده بگذارمش... اینکار را نمیکنم. نمیتوانم. همیشه سمت قسمت خوبش میروم، سمتی که باعث میشود سرم مانند یک لولهای پراز عکس برق بزند! مغز را میخورم و برای حدود سی ثانیه، خاطرات دور تا دور سرم میچرخند.
چرخش نورها، عطر، موسیقی... زندگی. سپس همهشان محو میشوند. و من بلند میشوم و همگی از شهر خارج میشویم، هنوز سرد و خاکستریست؛ اما کمی احساس بهتری میدهد. درواقع نه "بهتر"، نه "شادیبخش"، قطعاً هم نه "زنده" اما... کمی کمتر مُرده. این بهترین کاریست که ما میتوانیم انجام دهیم.
درحالی که شهر پشت سر ما کمکم ناپدید میشود،...
- bahar...
- bahareh.s warm bodies رمان کالبدهای گرم مترجم bahareh.s
- پاسخها: 30
- تالار: رمانهای در حال ترجمه

در حال ترجمه موضوع 'رمان وکیل خیابانی | مترجم حدیث پورحسن'
نام اثر : the street lawyer
مترجم: حدیث پورحسن
ژانر: معمایی، جنایی
نویسنده: جان گریشم
ناظر: @زهرا سلطانزاده
خلاصه:
مایکل برای پیشرفت عجله داشت. از نردبانها تند تند بالا میرفت در شرکت حقوقی بزرگ در واشنگتن دیسی به نام دریک و اسونی، شرکتی با هشتصد وکیل استخدام شده بود. حقوقش خوب بود و روز به روز بهتر میشد؛ فاصلهاش تا شراکت فقط سه سال بود. او ستارهای در حال درخشش بود که وقت هدر دادن نداشت، وقت توقف نداشت، وقت نداشت چند سکه توی کاسه گدایان بیندازد. وقت نداشت به وجدانش گوش بدهد.
اما یک برخورد خشونتآمیز با یک مرد...
- HADIS.HPF
- پاسخها: 129
- تالار: رمانهای در حال ترجمه
با سلام درخواست تگ دارم
forum.cafewriters.xyz
@جانان![]()
عنوان: مگر این درست مثل یک مرد نیست
سطح: شاخص
نویسنده: مری رابرتز
مترجم: دیوا لیان
خلاصه:
روایتی طنز آمیز از دنیای زن و مرد؛ جایی که تفاوتها کم رنگ میشوند و شباهتها خندهدارتر از آنی هستند که فکر میکنیم.
زنها با طعنه و شوخ طبعی، خودشان را سوژه میکنند؛ مردها اما طاقت شوخی با خودشان را ندارند.
از دامادی که وسط مراسم عروسی هفت فوته میغلتد، تا بانوی ستارهای که با پیشبند آشپزخانه وارد هتل مجلل میشود...همه چیز نشان میدهد که رفتارهای
انسانی چندان جنسیت نمیشناسند.
- ..LADY Dyva..
- اثار ترجمه نازنین لالینی ترجمه انلاین کتاب دیوا لیان مترجم دیوا لیان مترجم نازنین لالینی نازنین لالینی کتاب مگر این درست شبیه یک مرد نیست کتاب مگر این درست شبیه یک مرد نیست به ترجمه دیوا لیان کتاب مگر این درست شبیه یک مرد نیست به ترجمه نازنین لالینی
- پاسخها: 15
- تالار: ترجمه