سلام گلم همه پارتها چک شد۴ پارت
اسم این مرد را متوالی، از تماسهای مشکوک و پنهانی حسام شنیده بود و نمیدانست چه شخصی است که تا این حد از او نفرت دارد.
- شراکت با کسی که برای زندگیم دندون تیز کرده؟
هر چه که میگذشت تصویر مات تابلوی وحشتناک آویزان بر دیوارههای این ویرانه، شفاف و شفافتر میشد. اضطراب در تمام سلولهای بدنش رخنه کرد. سقف کوتاه خانه هوا را بر ریههایش میبست و بازدمهایش بالطبع خساست به خرج میدادند. کمی مکث بینشان افتاد و حسام با پوزخندی صدادار، باز جمله را از سر گرفت:
- هنوز یادم نرفته شاهرخ چه نقشهای کشید که من رو به دام بندازه، سر میز قم*ار خونهام از چنگم رفت.
یعنی شخص پشت پرده چه کسی بود که حسام تا...